شاعر‌پارسی اشعار عمان سامانی

  • نویسنده موضوع Sama_Shams
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 10
  • بازدیدها 393
  • کاربران تگ شده هیچ

Sama_Shams

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
30/5/18
ارسالی‌ها
1,051
پسندها
13,824
امتیازها
34,373
مدال‌ها
17
سن
19
سطح
19
 
  • نویسنده موضوع
  • #11
شمارهٔ ۸

عمان سامانی
عمان سامانی
» قصاید

بس فشرد از پنجه‌ی بیدادگردون،نای من
بسته شد راه نفس بر منطق گویای من
گر هجوم اشک را مانع نبودی، آستین
غرق خون کردی جهان را چشم خونپالای من
هرچه از گردون مروت جستم از مردم وفا
در وجود، آن کیمیای من شد این عنقای من
شد بپایان عمر و امروزم نشد بهتر ز دی
باز گویم به شود ز امروز من فردای من
نور چشم و زور تن تا مایه بودندی بدست
گرم بد بازار هر سوداگر از سودای من
تا چو کورانم فریبد چون عروسان این عجوز
زی من آید غافل‌ست از دیده‌ی بینای من
معرفت،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Sama_Shams

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا