متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

اشعار رهاشده کاربران مجموعه اشعار دفتر اشعار | þ¤$¡¤ñ کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع PinkCrow
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 491
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

PinkCrow

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
320
پسندها
10,888
امتیازها
30,963
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام شعر: مجموعه دفتر اشعار
نوشته: مجید میرزایی

ماهِ مَن، مَهتابِ مَن، اِی باد و ای بارانِ مَن
شَمعِ نورانی مَن، ای جان و ای جانانِ مَن
روحِ مَن ای مِهربان، ای سورِ اندوه‌هایِ مَن
دیدهِ وا کُن بین مَرا، بین حال مَن، بین جانِ مَن
قالب شعر: رباعی
وزن شعر: رمل مثمن محذوف
 
آخرین ویرایش

PinkCrow

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
320
پسندها
10,888
امتیازها
30,963
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #2
شاعری در وصف دنیایم

شاعری از جنس مردم

می سرایم از طبیعت

می نوازم نغمه هایی از کلامم

برگ سبزی کاغذم، با تکه چوبی می نویسم

هم نشینم لاله هایی از امیدی دور

سبزه هایی از وفا، از جنس خوبی

من به مهمانی کوهی از تواضع

دشت سرخی از محبت

جنگلی از جنس شادی


رفته ام امروز و خواهم رفت فردا
 
آخرین ویرایش

PinkCrow

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
320
پسندها
10,888
امتیازها
30,963
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #3
پدرم شاخه‌ی لطفی است
که خدا بر سرما کاشته است
مادرم پنجره ای رو به خداست
خواهرم نغمه و آواز و صداست
و خدایی که حواسش همه جاست

کشورم دشت وفاست
شهر من باغ و گلستان حیاست
خانه ام جنگل سر سبز صفاست

همه جایم
همه کارم

همه از لطف خداست...
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا