- ارسالیها
- 11,709
- پسندها
- 10,744
- امتیازها
- 67,173
- مدالها
- 23
مدتی بود لبم ، روزه ی لب های تو داشت..
روزه ی شهدِ لب ِ؛ لعلِ مربای تو داشت..
چشم من ، تشنه ی آن ؛چشمه ی نوشین تو بود..
دل نگو ، ذکرِ لبش ، نام مقفّای تو داشت..
قد تو سرو سِهی ، قامت تو قدّ قیام..
چه کسی ، قامت و روی و ؛قد و بالای تو داشت..
عشق ، تعبیرِ قشنگی است؛ برایم از تو..
ورنه ، کمتر سخنی بود ؛که معنای تو داشت..
شهدِ شیرینِ لبت ، نوبه ی افطارم بود..
شبنم روی گلت ، عطر و مسمّای تو داشت..
جان گرفتم؛ به نگاه تو ؛و کردم افطار..
روزه ی عشقِ؛ دلی را که ؛تمنّای تو داشت..
روزه ی شهدِ لب ِ؛ لعلِ مربای تو داشت..
چشم من ، تشنه ی آن ؛چشمه ی نوشین تو بود..
دل نگو ، ذکرِ لبش ، نام مقفّای تو داشت..
قد تو سرو سِهی ، قامت تو قدّ قیام..
چه کسی ، قامت و روی و ؛قد و بالای تو داشت..
عشق ، تعبیرِ قشنگی است؛ برایم از تو..
ورنه ، کمتر سخنی بود ؛که معنای تو داشت..
شهدِ شیرینِ لبت ، نوبه ی افطارم بود..
شبنم روی گلت ، عطر و مسمّای تو داشت..
جان گرفتم؛ به نگاه تو ؛و کردم افطار..
روزه ی عشقِ؛ دلی را که ؛تمنّای تو داشت..