متفرقه تاپیکـ جامع کپشن‌های عاشقانه کوتاه

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #841
با حضورت همه ی شب های من زیباست
چرا که ماه وام دار توست
که می گوید که سپیدی نور ماه
از خورشید است؟
این گوشه ای از تابش و تلالو توست
که ماه رو سیاه را
سپبد روی کرده
رز سپیدم
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #842
با خیالم
لطافت واژه ه واژه هایت را لمس کردم
و میان مهر نگاهت شناورگشتم
نوای خوش و عطر آلود کلامت
دلیل شکفتن و اوج گرفتن پروازم شد،
به سوی آسمانی ترین لحظه های خوشبختی
حضورت در کنارم نهایت آرزویم
و بهانه ی برپایی شوری وصف ناشدنی
وقتی من و تو خوشبختی ما بودن را
فریاد می زنیم
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #843
بهانه ی لحظه های بهاری من
لبخند پر طراوت توست
بهار تا وقتی برایم شور داشت
که تو را نداشتم
اکنون بهار من تویی

به خنده ای میهمانم کن
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #844
قبیله ی عشق
وقتی می خواهم شروع کنم تا از تو بگویم
طلوع نمی کند خورشید قلبم
در سیاهی چشمانت گم می شود
تو از کدامین قبیله ای که قبله ی عشق من شده ای
محبوب من از من مگیر نگاهت را
که می خواهم در آرامش سیاهش گم شوم
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #845
رنگ احساس
چه رنگی از احساس می گیرد
لحظه هایم وقتی تو هستی
و من این دلنشین ترین لحظه ها را در قاب کلماتی برایت می سرایم
تا از خاطرمان نرود معجزه عشق و احساس
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #846
بی انتها ترین عشق من
نازنینم سال هاست راه را برای آمدنت پر از عطر یاس کرده ام
می دانستم می آیی و من چشم به راه آمدنت بودم
با فرشی از مخمل گل ها و قلبی سرشار از شوق
آمدی و چه حوش بود آمدنت
و چه بی رنگ شد انتظار در نگاه زیبای تو
و من
سرشار از بهانه ی با تو بودن شدم
کاش می شد بهانه ها را پاسخی شایسته داد
کاش نگاه دل فریب تو ماندگار و همیشگی بود
و من
سال ها از تپش قبلم برای تو پر توان می شدم
با این همه قدر دان تک تک لحظه های با تو بودنم
حتی اگر شایستگی ماندن در کنارت را نداشته باشم
به خود می بالم که با تو بودن را هر چند اندک تجربه می کنم
و سال ها خاطرم از حضور روشن تو پر نور خواهد بود
و همچنان جاده از عطر حضور تو تا بی انتها معطر
بی انتها ترین عشق من دوستت دارم
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #847
قصه من قصه دلدادگیست
قصه از عقل گذشتن و به دل رسیدن
قصه قصر آرزوهایی که در دل ها می شکفد و آسمانی می شود
و در دل ها ماندنی
قصه ی از تو گفتن
با امید به تو رسیدن
قصه ی فرداهای با تو بودن
از تو گفتن ، نوشتن ،خواندن
و برای تو بودن
و بی تو نبودن
 
امضا : Nazli

Nazli

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/7/19
ارسالی‌ها
132
پسندها
1,397
امتیازها
9,763
سن
28
سطح
0
 
  • #848
تا وقتی قلبم می تپد
با تو تپش قلب آرامم آغاز شد
و می دانی تپیدن قلب یعنی زندگی یعنی حیات

بهانه ی حیات و زندگی ام تو را برای همیشه


تا وقتی قلبم می تپد دوستت خواهم داشت
 
امضا : Nazli
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Venus

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • #849
مدتی بود لبم ، روزه ی لب های تو داشت..
روزه ی شهدِ لب ِ؛ لعلِ مربای تو داشت..


چشم من ، تشنه ی آن ؛چشمه ی نوشین تو بود..
دل نگو ، ذکرِ لبش ، نام مقفّای تو داشت..

قد تو سرو سِهی ، قامت تو قدّ قیام..
چه کسی ، قامت و روی و ؛قد و بالای تو داشت..

عشق ، تعبیرِ قشنگی است؛ برایم از تو..
ورنه ، کمتر سخنی بود ؛که معنای تو داشت..

شهدِ شیرینِ لبت ، نوبه ی افطارم بود..
شبنم روی گلت ، عطر و مسمّای تو داشت..

جان گرفتم؛ به نگاه تو ؛و کردم افطار..
روزه ی عشقِ؛ دلی را که ؛تمنّای تو داشت..
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›

¦[☆ Atrin ☆]¦›

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
15/11/18
ارسالی‌ها
11,938
پسندها
10,896
امتیازها
67,173
مدال‌ها
23
سطح
23
 
  • #850
ﻧﺎﺯ ﺁﻥ ﺍﺧﻤﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻟﺐ ﺯ ﻟﺐ ﻭﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ...
ﮔﻮﺵ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻛﺮ ﻋﺠﺐ، ﺁﺷﻮﺏ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ...

ﯾﺎ ﺑﻪ ﻭﻗﺖ ﺻﺤﺒﺖ ﺍﺯ ﺗﻬﺪﯾﺪِ ﺭﺳﻮﺍ ﮐﺮﺩﻧﺖ...
ﻧﺎﺯ ﺗﻬﺪﯾﺪﺕ ﮐﻪ ﻫﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ...

ﻣﻦ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺧﻢ ﮐﻤﺘﺮ ﻛﻦ ﺩﻟﻢ ﺳَﺮ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ...
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﻤﺖ ﭼﻪ ﻏﻮﻏﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ...

ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻗﺪﺭ ﺍﺧﻤﺖ، ﻧﮕﻮ ﺍﯾﻦ ﻃﻮﺭ ﻧﯿﺴﺖ...
ﯾﺎﺱ ﺍﻓﺸﺎﻧﯽ ﻣﻌﻄّﺮ، ﮔﺮ ﭼﻪ ﺣﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ...

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻣﻬﻤﺎﻧﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻭ ﺗﻮ...
ﯾﮏ ﻧﻔﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﻖ ﺍﯾﻦ ﺣﺲ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ. ‌
 
امضا : ¦[☆ Atrin ☆]¦›
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] ISET1
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
14
بازدیدها
2,415
پاسخ‌ها
72
بازدیدها
8,866
پاسخ‌ها
52
بازدیدها
11,252
پاسخ‌ها
15
بازدیدها
697

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا