You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser.
شعرکده ** غمکده **
-
نویسنده موضوع
.ARMIN
-
تاریخ شروع
-
پاسخها
3,248
-
بازدیدها
29,809
-
کاربران تگ شده
هیچ
بر جوش دلا که وقت جوش است | | گویای جهان چرا خموش است |
میدان سخن مراست امروز | | به زین سخنی کجاست امروز |
اجری خور دسترنج خویشم | | گر محتشمم ز گنج خویشم |
زین سحر سحرگهی که رانم | | مجموعه... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
ای چارده ساله قرهالعین | | بالغ نظر علوم کونین |
آن روز که هفت ساله بودی | | چون گل به چمن حواله بودی |
و اکنون که به چارده رسیدی | | چون سرو بر اوج سرکشیدی |
غافل منشین نه وقت بازیست | | وقت... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
ساقی به کجا که میپرستم | | تا ساغر می دهد به دستم |
آن می که چو اشک من زلالست | | در مذهب عاشقان حلالست |
در می به امید آن زنم چنگ | | تا باز گشاید این دل تنگ |
شیریست نشسته بر گذرگاه | | [COLOR=rgb(184, 49... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
گر مادر من رئیسه کرد | | مادر صفتانه پیش من مرد |
از لابهگری کرا کنم یاد | | تا پیش من آردش به فریاد |
غم بیشتر از قیاس خورداست | | گردابه فزون ز قد مرد است |
زان بیشتر است کاس این درد | | [COLOR=rgb(85, 57... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
گر شد پدرم به سنت جد | | یوسف پسر زکی موید |
با دور به داوری چه کوشم | | دورست نه جور چون خروشم |
چون در پدران رفته دیدم | | عرق پدری ز دل بریدم |
تا هرچه رسر ز نیش آن نوش | | دارم به فریضه تن... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
گوینده داستان چنین گفت | | آن لحظه که در این سخن سفت |
کز ملک عرب بزرگواری | | بود است به خوبتر دیاری |
بر عامریان کفایت او را | | معمورترین ولایت او را |
خاک عرب از نسیم نامش | | خوش بودی تر از رحیق جامش |
صاحب هنری به مردمی طاق | | شایستهترین جمله آفاق |
سلطان عرب به کامگاری | | قارون عجم به مال داری |
درویش نواز و میهمان دوست | | اقبال درو چو مغز در پوست |
میبود خلیفهوار مشهور | | وز پی خلفی چو شمع بینور |
| | |
...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
هر روز که صبح بردمیدی | | یوسف رخ مشرقی رسیدی |
کردی فلک ترنج پیکر | | ریحانی او ترنجی از زر |
لیلی ز سر ترنج بازی | | کردی ز زنخ ترنج سازی |
زان تازه ترنج نو رسیده | | نظاره ترنج کف... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
سلطان سریر صبح خیزان | | سر خیل سپاه اشک ریزان |
متواری راه دلنوازی | | زنجیری کوی عشقبازی |
قانون مغنینان بغداد | | بیاع معاملان فریاد |
طبال نفیر آهنین کوس | | رهیان کلیسیای... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
چون راه دیار دوست بستند | | بر جوی بریده پل شکستند |
مجنون ز مشقت جدائی | | کردی همه شب غزلسرائی |
هردم ز دیار خویش پویان | | بر نجد شدی سرود... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
مجنون چو شنید پند خویشان | | از تلخی پند شد پریشان |
زد دست و درید پیرهن را | | کاین مرده چه میکند کفن را |
آن کز دو جهان برون زند تخت | | در پیرهنی کجا کشد... |
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.