- تاریخ ثبتنام
- 22/8/18
- ارسالیها
- 1,056
- پسندها
- 13,000
- امتیازها
- 40,673
- مدالها
- 7
سطح
6
- نویسنده موضوع
- #11
از غم عشقت نگارا دیده پرخونکردهام
تا رخ و عارض زخون دیده گلگون کردهام
ای بسا شبها که من از آرزوی روی تو
از سرشک دیده کویت را چو جیحون کردهام
خون من خواهیکه ریزی بیگناهان هر زمان
تو چه پنداری که من در عاشقی چون کردهام
دوش وقت نیمشب پیش خدا از جورتو
صدهزار افغان و فریاد از تو افزون کردهام
تا غم عشق تو اندر طبع من محکم شدست
مهر روی دیگران از طبع بیرون کردهام
تا رخ و عارض زخون دیده گلگون کردهام
ای بسا شبها که من از آرزوی روی تو
از سرشک دیده کویت را چو جیحون کردهام
خون من خواهیکه ریزی بیگناهان هر زمان
تو چه پنداری که من در عاشقی چون کردهام
دوش وقت نیمشب پیش خدا از جورتو
صدهزار افغان و فریاد از تو افزون کردهام
تا غم عشق تو اندر طبع من محکم شدست
مهر روی دیگران از طبع بیرون کردهام