عاشقانه‌ها عاشقانه های مونا برزویی

  • نویسنده موضوع Camila
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 40
  • بازدیدها 1,113
  • کاربران تگ شده هیچ

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #21
من گم شده ام !
ماههاست در غیاب تو
ان روزها که عیدی و دریا بهانه شد...
تا تو دمی وسوسه ات را بغل کنی....
من سوختم در تب یک مرگ جانگداز
در سوز یک خبر
درشعله های راز
بر پیکرم هنوز
رخت سیاه اوست
دیگر نکن گله
دیوانه گشته دوست!!
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #22
برایت یک بغل ایینه چیدم
که وقتی امدی از دورها باز
جهانم پر شود از بودن تو
کنم با بال چشمان تو پرواز
نمی ایی چرا ؟ گلها که پژمرد !
چرا این بار اینقدر دیر کردی ؟!
نمی دانی فراموشی گناه است ؟
خیالم را کمی دلگیر کردی
چه تاریک ست این راهی که رفتی!
نه اوایی ، نه امیدی ، نه نوری
چه سنگین است بر من سرزنشها
زبانهایی که می گویند : ! کوری !
نه حتی سایه ای از دور پیداست
که من از او بپرسم وقت چند است ؟!
کدامین روزها اینجا نشستم!؟
تنیدم بر خودم تاری که تنگ است
هوا سرد است اما اشکهایم
کمی تب دار می ریزد به دامن
نگاهم سرد و اشکم داغتر شد
مگر از تو چقدر راه ست تا من ؟
تمام لحظه ها چشم انتظارم
واینجا می نشینم تا بیایی
تجسم میکنی لبخندها را
و اغوشی که بر من می گشایی ...
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #23
اسمم داره یادم میره چون تو صدام نمیکنی
حالا که عاشقت شدم تـو اعتنا نمیکنی ! *
دلتنگتر میشم ولی نشنیده میگیری منو
هنوز همه حال ِ تو رو از من فقط میپرسن و....
با اینکه با من نیستی .. دیوونه میشم از غمت
اصلا نمیخوام بشنوم که اشتبا گرفتمت !
داشتن ِ تو کوتاه بود.. اما همونم کم نبود
گذشته بودم از همه ....هیچ کس به غیر تو نبود *
حقیقت و میدونی و ازم دفاع نمیکنی...
کنار تو می میرم و تو اعتنا نمیکنی !
مردم تو رو از چشم ِمن امشب تماشا میکنن
فردا غریبه ها منو پیشِ تو پیدا میکنن !!
کاش اتفاقی رد بشی از کوچه های دلخوری *
به روم نیاری که چقد میخوام که از پیشم نری *
هر بار با شنیدن صدای تو آروم شدم *
حتی واسه ی رفتنت پیش ِ همه محکوم شدم*
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #24
من سقوط کرده بودم ، ته چاهِ نا امیدی
نعره ی عریون ِ مرگ و... تــو تواون دره شنیدی
از دلِ صخره شکفتی .... مث ِ یه شاخه ی محکم
من و از دره گرفتی .... آخرین لحظه ی مبهم
تنِ من به جای دره .. توی آغوشِ تــو افتاد
اشکِ حسرتت چکید و پلکِ بستمو تکون داد
زلفِ تو نوازشم کرد ، عطرتو نفس کشیدم
خم شدی نزدیکِ نبضم ، دیدمت ! چشماتو دیدم
من میخوام مالِ تـــو باشم ، توی خوابِ تــو بمونم
چی تو چشمای تـــو دیدم....... نمی دونم ..... نمیدونم...
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #25
با اینکه مثلِ روز برام روشنه بالاخره باید ازت جدا شم....
وقتیکه اینجوری نگام میکنی... نمیتونم دوسِت نداشته باشم!
حتی سکوت که میکنی اینروزا برای من شبیه ِ درددله
وقتیکه اینجوری نگام میکنی.. نفس کشیدنم برام مشکله..
مقاومت نمیکنم تا چشمات بگیرنم شبیه یه فراری
وقتی که اینجوری نگام میکنی بوسیدنی ترین لبا رو داری ...
با تو چه خواب آلوده میشه چشمام..میونه شب دنیا اومدی لابد
هر اشتیاقی و که ممنوع شده چه ساده میشه باتو مرتکب شد
با من راحت باش تا بتونم نوازش و تمرین کنم دوباره
قضاوت هیچکی دیگه به جز تو برای من اهمیت نداره
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #26
قاصدکای نقره ای ، خوش خبر اما بی صدان
آیینه های قصه گو ، بی گفتگو ، بی ادعان
صدای قلبِ عاشق و از تو نگاش میشه شنید
روی سکوتِ ورقا میشه نوشت و نُـت کشید
دستِ تو فانوسه شبه، جادویی ازآغوش ِ ماه
از واژه ها طرحی بکش ، باهر اشاره ، هر نگاه
میخونم از چشمای تو، حتی اگه تو نشنوی
با من بیا با گوشِ دل تا آخر این مثنوی
سکوتِ تو اوج ِ صداست ، از خاطره با من بگو
از غربتِ آهنگِ آه ، از لحن ِ اشکِ آرزو
پای سفر داری اگر! مهتاب و بردارو بیا
فریاد کن هر واژه رو با دستهای بی ریا..
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #27
دستاتـــو بــــــه مـــن نسپــار
چون مـــال خـــودم میشه
بایـــد واســه پـــــــس دادن
قطــــعم کـــنـــی از ریــــــشه
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #28
عکسِ تو همیشه اینجاست، که نده دوری ت عذابم
بشمرم چند تا ستاره، که ببینمت تو خوابم
بیا با من قدم بزن تو کوچه درد دلام
بشکنه تنهایی من، با یه تبسم، یه سلام
پائیز میاد از اشک تو واسه خودش غم میاره
بهار پیش رنگ نگات قشنگیشو کم میاره
کی از تو مهربونتره وقتی غریب و بی کسم؟
با شوق حسِ عطرِ تو تازه میشه هر نفسم
عشق منو پیدا بکن از نامه های گم شده
شاید بفهمی این دلم از خود چرا بیخود شده .
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #29
وقتی از چشمام رفتی ....
تازه با دلم دیدمت !
تازه برگشتم به خاطرات
 

Camila

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/6/19
ارسالی‌ها
518
پسندها
308
امتیازها
2,973
مدال‌ها
6
سطح
4
 
  • نویسنده موضوع
  • #30
گم می‌كنم خودمو تا بفهمم
كسى برام دلتنگ می‌شه يا نه؟
خونم بيفته گردنت ببينم
تو اين قبيله جنگ می‌شه يا نه !؟
نديده می‌گيرم تورو می‌گذرم
سكوت شنيدنى‌تره از لغات
هيچ انتقامى نمی‌گيرم ازت
"اين" انتقام بدتريه برات !
آهسته می‌رم التماسم كنى
"غرور" اسم مستعار منه
لعنت به من كه چمدون بستنم
فقط براى وقت تلف كردنه
من ضربه ميخورم ولى حقمه
شكسته هامو نميخواد جم كنى
جورى تعصب داشتم روى تو
باور نميكردم حراجم كنى
سيلى يعنى از ديگران بشنوم
فاصله دارم از حقيقت چقد !
با تو به اين نتيجه ميرسم كه
شايد به وجدانم بشه ركب زد ..
گذشته ها عوض نميشن ولى
مهم تويى فقط به يك اعتبار...
پس منو واسه اينكه آروم بشى
هر جور دوست دارى به خاطر بيار
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا