متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها خاطرات خانه‌ی پدری

  • نویسنده موضوع Ghazaleh.Sh
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 135
  • بازدیدها 2,434
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #91
"وقی که من بچه بودم"✨
وقتی که من بچه بودم،
پرواز یک بادبادک
می‌بردت از بام‌های سحرخیزی پلک
تا
نارنج‌زاران خورشید
آه،
آن فاصله‌های کوتاه.
وقتی که من بچه بودم،
خوبی زنی بود
که بوی سیگار می‌داد،
و اشک‌های درشتش
از پشت آن عینک ذره‌‌بینی
با صوت قرآن می‌آمیخت.
وقتی که من بچه بودم،
آب و زمین و هوا بیشتر بود،
و جیرجیرک
شب‌ها
در متن موسیقی ماه و خاموشی ژرف
آواز می‌خواند.
وقتی که من بچه بودم،
لذت خطی بود
از سنگ
تا زوزه آن سگ پیر و رنجور
آه،
آن دست‌های ستمکار معصوم.
وقتی که من بچه بودم،
می‌شد ببینی
آن قمری ناتوان را
که بالش
زین سوی قیچی
با باد می‌رفت
می‌شد،
آری
می‌شد ببینی،
و با غروری به بی‌رحمی بی‌ریایی
تنها بخندی.
وقتی که من بچه بودم،
در هر هزاران و یک شب
یک قصه بس بود
تا خواب و بیداری خوابناکت...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Nyx

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #92
این شعر آدم رو کجاها که نمیبره
بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن والاترند
درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
باوجود سوز و سرمای شدید
ریزعلی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد
کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Nyx

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #93
هیچ فکر کرده‌ای دنیای کودکی چرا زیباست، چرا مزه‌ی همه‌ی خوراکی‌ها متفاوت تر است و تمام بازی‌ها نوستالژی می‌شوند؟
هیچ چیزی جز هیجانِ دیدن رفقا برای قانع شدنمان در چُرت بعدازظهر مؤثر نبود چون در ذهنمان چیزی جز آن نبود و از یک جایی به بعد می‌فهمیم بزرگ شده‌ایم و نگران گذشت عمرمان می‌شویم هیچ چیزی دیگر رنگ و بوی قبل را ندارد
برای همین هم آتش طمع در ما روشن می‌شود، می‌خواهیم همه‌چیز مال خودمان باشد
حسادت باعث می‌شود از زندگیمان لذت نبریم وهیچ چیزی قانعمان نخواهد کرد که بگوییم دیگر کفایت می‌کند
چون می‌خواهیم مابقی عمرمان از هرچیزی بیشترین استفاده را ببریم اما این زیاده‌خواهی فقط باعث می‌شود فکر کنیم هیچ چیز مانند قبل نیست
و زمان ارزش خود را از دست می‌دهد، چشم بر هم می‌زنیم سال‌ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Nyx

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #94
آدمک آخر دنیاست بخند
آدمک مرگ همینجاست بخند
دست خطی که تو را عاشق کرد
شوخی کاغذی ماست بخند
آدمک خر نشوی گریه کنی
کل دنیا سراب است بخند
آن خدایی که بزرگش خواندی
مثل تو تنهاست بخند
فکر کن درد تو ارزشمند است
فکر کن گریه چه زیباست بخند
صبح فردا به شب نیست که نیست
تازه انگار که فرداست بخند
راستی آنچه که یادت دادیم
پر زدن نیست که درجاست بخند
آدمک نغمه آغاز نخوان
به خدا آخر دنیاست بخند
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Nyx

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #95
⏳ارزویم این است
ڪه دلت خوش باشد
نرود لحظه اي
از صورت ماهت لبخند
نشود غصه ڪمي نزدیکت
لحظه هایت همه زیبا و قشنگ
از خدا ميخواهم
ڪه تو را سالم و خوشبخت بدارد
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #96
اگه ورزش میکنید
اگه شب بیدار میمونید و درس میخونید
اگه کار میکنید
اگه از خانوادتون حمایت میکنید
اگه تلاش میکنید درست رفتار کنید
اگه تلاش میکنید مشکلی رو حل کنید
و اگه...
و کسی تا حالا ازتون تشکر نکرده
من ازتون تشکر میکنم که دنیا رو به جای بهتری تبدیل میکنید ❤
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #97
⏳امروز هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید
به کسانی فکر کنید که قادر به تکلّم نیستند.
قبل از اینکه بخواهید از مزّه ی غذای تان شکایت کنید،
به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردن ندارد.
امروز پیش از آنکه از زندگی تان شکایت کنید،
به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته
قبل از آنکه از فرزندان تان شکایت کنی،
به کسی فکر کنید که آرزوی بچّه دار شدن دارد
پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید،
به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.
و پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید
و از آن شکایت کنید
به افراد بیکار و ناتوان
و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند
فکر کنید.
زندگی،یک نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خودتان و اطرافیان تلخش نکنید
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #98
مارادونا مدتی به خاطر افسردگی پس از ترك اعتياد در آسایش روانی بستری بود، وقتی مرخص شد حرف قشنگی زد :
اونجا ديوانه های زيادی بودند، يكی ميگفت من چگوارا هستم همه باور ميكردن، يكی ميگفت من گاندی ام همه قبول ميكردن.
ولی وقتی من گفتم مارادونا هستم همه خنديدن و گفتن هيچ كس مارادونا نميشه.
اونجا بود كه من خجالت كشيدم كه چه بر سر خودم آوردم.
در اين دنيا غرور دَمار از روزگار آدم در مياره و دقيقا گرفتار چيزی ميشی كه فكر ميكنی هرگز در دامش نخواهی افتاد.
مراقب خودمان باشيم برگ ها هميشه زمانی ميريزند كه فكر ميكنند طلا شدند.
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #99
هیچ فکر کرده‌ای دنیای کودکی چرا زیباست، چرا مزه‌ی همه‌ی خوراکی‌ها متفاوت تر است و تمام بازی‌ها نوستالژی می‌شوند؟
هیچ چیزی جز هیجانِ دیدن رفقا برای قانع شدنمان در چُرت بعدازظهر مؤثر نبود چون در ذهنمان چیزی جز آن نبود و از یک جایی به بعد می‌فهمیم بزرگ شده‌ایم و نگران گذشت عمرمان می‌شویم هیچ چیزی دیگر رنگ و بوی قبل را ندارد
برای همین هم آتش طمع در ما روشن می‌شود، می‌خواهیم همه‌چیز مال خودمان باشد
حسادت باعث می‌شود از زندگیمان لذت نبریم وهیچ چیزی قانعمان نخواهد کرد که بگوییم دیگر کفایت می‌کند
چون می‌خواهیم مابقی عمرمان از هرچیزی بیشترین استفاده را ببریم اما این زیاده‌خواهی فقط باعث می‌شود فکر کنیم هیچ چیز مانند قبل نیست
و زمان ارزش خود را از دست می‌دهد، چشم بر هم می‌زنیم سال‌ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

Ghazaleh.Sh

کاربر فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,010
پسندها
5,319
امتیازها
23,673
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #100
خرداد متعلق به بهار است اما روزهایش بیشتر شبیه روزهای تابستان است.
گرم گرم
برای نسل ما روزهای خرداد پر از دلهره بود
دلهره هایی از سرِ کودکی و از جنس نوجوانی
دلهره از روزهای امتحان
دلهره از اینکه موقع نوشتن تقلب روی دستت کسی تورا ببینند.
دلهره از اینکه تو میتوانی تقلب کنی ولی نه تو اصلا اینکاره نبودی.
دلهره از سرزنشهای بزرگترها که مگر فلانی با تو توی یک کلاس نیست پس چرا او یک ضرب قبول شده و رفته کلاس بالاتر.
دلهره ندیدن دوستانی که اجازه رفت و آمد به خانه اشان را نداشتی و فقط دیدار شما باید در ساعات مدرسه خلاصه میشد.
دلهره از چیدن دزدکی شاتوتهای رسیده ای که از دیوار خانه سرهنگ سر بیرون آورده بود
دلهره از پایان امتحانات و بار و بندیل بستن و به خانه اجاره ای دیگری رفتن و هرگز نفهمیدن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا