قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #11 «به روی نامههایت قطرهٔ اشک است، غمگینی؟» تو میپرسیدی و با چشم خون انکار میکردم در آن دنیا اگر قدری مجال همنشینی بود به پای مرگ میافتادم و اصرار میکردم |سجاد سامانی| امضا : قاصدکــ
«به روی نامههایت قطرهٔ اشک است، غمگینی؟» تو میپرسیدی و با چشم خون انکار میکردم در آن دنیا اگر قدری مجال همنشینی بود به پای مرگ میافتادم و اصرار میکردم |سجاد سامانی|
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #12 برق چشمان تو از دور مرا میگیرد من اگر دست به زلفت بزنم میمیرم بازی ماهی و گربه است نظربازی ما مثل یک تنگ شبی میشکنم میمیرم روحِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم |کاظم بهمنی| امضا : قاصدکــ
برق چشمان تو از دور مرا میگیرد من اگر دست به زلفت بزنم میمیرم بازی ماهی و گربه است نظربازی ما مثل یک تنگ شبی میشکنم میمیرم روحِ برخاسته از من، ته این کوچه بایست بیش از این دور شوی از بدنم میمیرم |کاظم بهمنی|
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #13 خبر داری که شهری روی لبخند تو شاعر شد؟ چرا اینگونه، کافرگونه، بیرحمانه میخندی؟ |فاضل نظری| آخرین ویرایش توسط مدیر 12/11/21 امضا : قاصدکــ
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #14 از بهر چه تو رفتی، در روزی زمستانی؟ زان دم شدم بیزار از هر چه زمستان است! |م.س.علیپور| امضا : قاصدکــ
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #15 چند روز است که در روزهی دیدار توام پر کن این فاصلهها را که دم افطار است |محمد شیخی| امضا : قاصدکــ
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #16 شروع عشق ویرانیست، هر روزش پشیمانیست ولی دنیا عذابی بهتر از این هم مگر دارد؟ |علی صفری| امضا : قاصدکــ
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #17 یک دفتر پر شعرم، در بطن سخن پنهان تو در رگ من باشی، در مغز و سرم زندان یک مصرع پرخواهش، در بستر احساسم از روی تو دیوانه، از عشق توام حیران |محمد نهاوندی| امضا : قاصدکــ
یک دفتر پر شعرم، در بطن سخن پنهان تو در رگ من باشی، در مغز و سرم زندان یک مصرع پرخواهش، در بستر احساسم از روی تو دیوانه، از عشق توام حیران |محمد نهاوندی|
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #18 همه عالم که میگویند قاتل بر سر صحنه... ولش کن حرف مردم را، تو اینجا برنمیگردی |محمد نهاوندی| امضا : قاصدکــ
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #19 آنروز که در محشر مردم همه گرد آیند ما با تو در آن غوغا دزدیده نظر بازیم |عبید زاکانی| امضا : قاصدکــ
قاصدکــ کاربر انجمن سطح 12 ارسالیها 397 پسندها 5,238 امتیازها 21,413 مدالها 12 18/8/19 نویسنده موضوع #20 چمدان دست تو و ترس به چشمان من است این غمانگیزترین حالت غمگین شدن است |علیرضا آذر| امضا : قاصدکــ