- ارسالیها
- 13,757
- پسندها
- 128,110
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 36
- نویسنده موضوع
- #1
مایکل: وقتی جانی اول راه بود، یه قرارداد شخصی با رهبر یه گروه بزرگ موسیقی امضا کرد. و وقتی کارش بهتر و بهتر شد، میخواست از اونجا بیرون بیاد. جانی پسرخونده پدر منه. پدرم رفت تا این رهبر گروه رو ببینه و یه پیشنهاد ده هزار دلاری برای فسخ قرارداد با جانی داد. ولی رهبر گروه جواب رد داد. پس روز بعد پدرم رفت تا اون رو ببینه. اما این بار به همراه لوکا براتسی. در عرض یک ساعت، اون یه قرارداد ترخیص رو با یه چک تضمینی 1000 دلاری امضا کرد.
کی: چطور این کار رو کرد؟
مایکل: بهش پیشنهادی داد که نمیتونست رد کنه.
کی: چه پیشنهادی؟
مایکل: لوکا براتسی یه اسلحه به طرف سرش نشونه گرفت و پدرم گفت یا مغزش میاد پای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.