متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار تا حالا شده واسه یه رمان گریه کنی؟؟

  • نویسنده موضوع PaRIsA-R
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 158
  • بازدیدها 7,438
  • کاربران تگ شده هیچ

PaRIsA-R

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
ارسالی‌ها
464
پسندها
2,771
امتیازها
26,473
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #1
تا حالا شده که واسه یه رمان گریه کنید؟؟

اسم رمانم بگید :)

خودم واسه رمان (همه هستیه من و مانع و...) بسی گریه کردم:|
 
امضا : PaRIsA-R

ASIL

مدیر بازنشسته
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,470
پسندها
7,370
امتیازها
33,973
مدال‌ها
19
سن
22
  • #2
اره. جایی نرو. انقدر غمگین بود. زخم پاییز. از همین نویسنده.خانم معصومه ابی
 
امضا : ASIL

zeinab z

کاربر فعال
سطح
16
 
ارسالی‌ها
735
پسندها
8,836
امتیازها
31,973
مدال‌ها
17
سن
24
  • #3
اره بابا واسه خیلی از رمانها
مثلا غم نبودت وای خدا وحشتناک روحیمو نابود کرد
وای یکی هم آخرین بوسه خیلیی تلخ بود اخرش
 
امضا : zeinab z

Najva❁

نویسنده انجمن
سطح
36
 
ارسالی‌ها
3,175
پسندها
36,601
امتیازها
69,173
مدال‌ها
40
سن
22
  • #4
برای اسطوره چهار بار گریه کردم
اواز چکاوک و یه رمان دیگه :)
 
امضا : Najva❁

Melissa

مدیر بازنشسته
سطح
11
 
ارسالی‌ها
81
پسندها
2,673
امتیازها
16,473
مدال‌ها
9
  • #5
من دقیق یادم نمیاد ولی این رمان
سفر به دیار عشق
خیلی بدجور گریه کردم اصلا فقط وقتی همه خواب بودن میخوندم:at_wits_end::crying: تا مسخره نکنن:|
 

**Reyhane**

نو ورود
سطح
7
 
ارسالی‌ها
9
پسندها
735
امتیازها
4,363
مدال‌ها
6
  • #6
من 10 11 سالم بود داشتم داستان سیر عجایب از دارن شان و میخوندم دقیق یادم نیست کدوم جلدش بود ولی سر مرگ اقای کرپسلی انقد گریه کردم
شده سر کتابای دیگه اشک بریزم ولی گریه ن
 
امضا : **Reyhane**

**Reyhane**

نو ورود
سطح
7
 
ارسالی‌ها
9
پسندها
735
امتیازها
4,363
مدال‌ها
6
  • #7
حالا یادم اومد چند بارم سر کتاب محبت از ادموندو د امیچیس اونجا که میرن مدرسه نابینایانو فراموش کردن صورت مادرو... اینا گریه کردم
 
امضا : **Reyhane**

تیام

کاربر فعال
سطح
2
 
ارسالی‌ها
42
پسندها
2,192
امتیازها
24,073
مدال‌ها
1
  • #8
هیچ کدوم چون همشون برگرفته از تخیل نویسندس یا اگرم واقعیت باشه پروبال داده شده بهش
فقط خاطرات کاربرای نویسنده خیلی بد بود خیلی
 
امضا : تیام

پروین امیرکافی

رو به پیشرفت
سطح
9
 
ارسالی‌ها
194
پسندها
1,515
امتیازها
10,013
مدال‌ها
9
  • #9
اره دختره خیلی بدبخت بود یاد بدبختیای خودم اوفتادم=)))))))))))
 
امضا : پروین امیرکافی

SHAB

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
0
پسندها
548
امتیازها
3,513
  • #10
اره زیاد همه هستی من /قرار نبود/ گناهکار / چشمه عشراق
 

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا