نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

عاشقانه‌ها عاشقانه‌های نسترن خزایی

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #101
به وسعت،جیب های خالییمان،

حاجی فیروز شده ایم!

از بس، بیشمارند سیلی ها،

برای سرخی صورت ها...!​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #102
همقطار خاموش

پرستار چکمه پوش!

برآ...

که نوباوگان بی غور را

هاله ای بُوَد

جزا !​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #103
آسمان شهر دلم
ابری تر از ابر بهار
آذرخش،یاد تو
سیل باران شد دلم
صد سد دلتنگی شکست
گل شکفت اما در شط
شورآب زمان پژمرد
شد...​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #104
افیون ای آتش دشت بلا
افیون ای تلخ ترازقهرخدا
افیون ای فاتح تردیدوخطا
افیون ای طالع منحوس خدا
افیون ای ضارب شمشیر قفا
افیون ای جابر جبار خدا​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #105
درپهنای دشت شقایقها گمشده ای،
درحصارتردیدها...
ساکنانش شایداز من وتوانسان تر!
دربندوگرفتار...
درپیچ وخم زمان
دلهاشان سالهاست تاول زده
ازنگاههای سردما...
ازمرگ هراسی ندارند،
وجودشان رابارها تکه تکه به خاک سپرده اند
دیریست درحجم نگاهشان سبزی جای ندارد...
بیقرار،آزرده خاطرچون مسافر،
ایستگاه،ایستگاه آخر!
اینجابرزخ ست!بین رفتن وبودن
آه
کاش میدانستیم قلب هاشان جذام نداشت!...​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #106
سی ساله که با سپیده سر میزند...!
رفتگر پیر!...
او که چون تابلویِ مسیریاب،
راهنمایِ مسافران سحری ست
در گرگُ میش زمان
ردِّپاهایِ رهگذران را
باترنُّمِ سازِ چوبی دسته بلندش
در فضا به رقص می آورد...
ریز گردهایِ موزی،یارُ غمخوارش گشته اند
با هر ترنُّمِ سازِ چوبی،
بوسه بر لبان خشکِ رفتگر پیر می نَهند
چون بوسه ی اهریمن!...
صدایِ خِس خِس سینه اش،با ترنُّم ساز چوبی
هارمونی مرگ را می نوازد
لحظه ای می ایستد و
چشمهای چون خورشید تازه از پوستِ شب درآمده ی سرخِ سرخش را
در پشتِ پلکهایِ سنگین از غبار،محو میکند...
دوباره خورشید همه جا را روشن کرده
ترنُّمِ ساز چوبی رفتگر پیر،در ازدحام شهر گم شد!
این هم پاداش پایان خدمتش،
ضمیمه ی پرونده اش
سینه ای پُر چرک و خون...
حاصل این شهر شوم!​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #107
جان بر سر مرز ایران گذاشت آرش

تا گسترده کند پوست شیر به دشت

افسوس شیر در این دشت لخت

همدم کفتار وشان گشته است ...​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #108
من آدمیانی دیده ام بینا امّا کور
زاهدانی دیده ام زاهد اما اهلِ زور
زندگانی دیده ام زنده اما اهل قبور
مردگانی دیده ام مرده اما بی سنگِ گور
شاهدانی دیده ام شاهد اما بی شعور
بیدارانی دیده ام بیدار اما سوت و کور
عاکفانی دیده ام عاکف اما اهل حضور
راههایی دیده ام راه اما بی عبور
بلبلانی دیده ام بلبل اما خموش
دیوانگانی دیده ام دیوانه اما اهل هوش
دیوارهایی دیده ام دیوار اما بی ستون
فرزانگانی دیده ام فرزانه اما اهل جنون
کودکانی دیده ام کودک اما اهل دود
شاعرانی دیده ام شاعر اما اهل سود
عارفانی دیده ام عارف اما بی وجود
لشگریانی دیده ام لشگر اما بی جنود*
غاصبانی دیده ام غاصب اما اهل قنوت
سارقانی دیده ام سارق اما اهل جود
محرمانی دیده ام محرم اما بی حدود
نااُمیدانی دیده ام ناامید اما اهل دعا...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #109
فرو می ریزد پیاپی دیواره های زمان

بی هیچ آوایی

کدامین زلزله حنجره ها را به فریاد می کشد

هویت ما این بود ؟!

آتش کجا

خاکستر کجا!​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #110
سالهاست می شناسیمش
با روبانی قرمز
حریم نشکست
امــــــا
درگرداب حریم شکنان
غرق شـــــد !​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا