متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

عاشقانه‌ها عاشقانه‌های فاطمه چامه‌سرا

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #81
به راستی
از اهالی کدام آتشفشانی
که با وجود فرسنگ ها هوای سرد
بسان سنگ های آذرین
این چنین
جسورانه
در قلبم رسوب کردی
رهایم کن
نفسم غبارآلودست
دلم انباشته از بودن توست
بگذار احساسم هوایی بخورد
بگذار باور کنم نبودنت را
ای عشق گستاخ و ستیزه جو​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #82
دوش دیدم همه جا قصّه ی دیدار تو بود
م**س.ت و هوشیار، غزل خوان و هوادار تو بود

ماه و خورشید و فلک جمله پدیدار شدند
این همه همهمه از شوکت پندار تو بود

مستم از باده ی جور در خرابات دلم
خط هفتم گنهم در بر دادار تو بود

نفسم در دل و جان تنگ و بسی بی تاب است
عاشقی م داعیه ی شیوه ی کردار تو بود

در طریق معرفت، در مکتب شعر و ادب
چامه سردار تو و شاعر دلدار تو بود​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #83
کاش می شد لحظه های عاشقی از سر نوشت
لحظه های دوری و دلواپسی را تر نوشت
خشک می شد برگ غم با نور عشق
کاش می شد عاقبت رنگ تو را بر هر در و پیکر نوشت​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #84
به راستی
از اهالی کدام آتشفشانی
که با وجود فرسنگ ها هوای سرد
بسان سنگ های آذرین
این چنین
جسورانه
در قلبم رسوب کردی​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #85
ساختی صورتم را
یک، دو چشم
بر آن نهادی
تا ببینم
صورتت را​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #86
یکی بود
یکی نبود
زیر این طاق کبود
توی این دشت که پر از آدمکه
شازده ای بود
که زبونش نمکه
شازده ی قصّه ی ما
یه پری داشت که پر از ترانه بود
یه دلی داشت که مثال دانه بود​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #87
دوش دیدم همه جا قصّه ی دیدار تو بود
م**س.ت و هوشیار، غزل خوان و هوادار تو بود

ماه و خورشید و فلک جمله پدیدار شدند
این همه همهمه از شوکت پندار تو بود​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #88
ما محو می شدیم
میان دو سکوت
خیره
بر تپه های سر سبز
که تا چشم کار می کرد
تپه بود و تپه بود و آسمان
رها نمی شدیم تا آن گاه
که پلک هایمان سنگین می شد از شبنم
در فضایی مملو از عشق و سکون
بیداری مان گواراتر از خواب بود​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #89
هی سپیدار!
تو چرا غمگینی؟!
اینهمه عشق چرا از دل رنجیده ی من می چینی!
قول دادم خاک پایش
دزدکی برچینم
بدهم باد به پایت ریزد
تا که آغوش قرارش دلت آرام کند​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

ASaLi_Nh8ay

کاربر خبره
سطح
7
 
ارسالی‌ها
6,189
پسندها
17,401
امتیازها
78,373
مدال‌ها
7
سن
21
  • نویسنده موضوع
  • #90
نه قاصدک ز تو آوَرد به من خبری
نه باد صبا آید از دعای شبگیرم

چونان عروس سپید در انتظار بهار
میان آمدن و رفتن تو درگیرم​
 
امضا : ASaLi_Nh8ay

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 2, کاربر: 0, مهمان: 2)

عقب
بالا