متون و دلنوشته‌ها ۩فَلسَــفــانِـہ اَز دِلــ۩

[Mélomanie]

انکس که پای تیرک چوبی اب می ریزد دیوانه نیست باغبانیست امیدوار...​

 

[Mélomanie]

وقتی پاهایت یاری نکنند
بن بست همان جاییست که ایستاده ای...​

 

[Mélomanie]

گاهی
حال ایینه فروش شهر کوران را دارم...​

 

[Mélomanie]

انتهای دریا را برکه ها نمی فهمند پس ببخش اگر گاهی کم میکنم نشانی را



​

 

[Mélomanie]

فراموش شدگان فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند



​

 

[Mélomanie]

زمانی که دلمان میگیرد تاوان لحظاتی است که دلبسته بوده ایم..


​

 

[Mélomanie]

نمیدانم کدامین پل در کجای دنیا شکسته که هیچ کس به ارزویش نمیرسد...​

 

[Mélomanie]

زمانی که کنار رودخانه ای
نگاهت به قله کوه است
به قله کوه که می رسی محو تماشای رود می شوی...​

 

[Mélomanie]

افتاب که می تابد
پرنده که می خواند و نسیم که می وزد با خودم می گویم حتما حال تو خوب است که جهان این همه زیباست...​

 

[Mélomanie]

به روزها دل مبند
روزها به فصل که می رسند رنگ عوض می کنند
با شب بمان که همیشه یک رنگ است!​