- تاریخ ثبتنام
- 20/11/19
- ارسالیها
- 467
- پسندها
- 5,484
- امتیازها
- 21,583
- مدالها
- 11
سطح
12
- نویسنده موضوع
- #451
- آقای دکتر پدرخوندمه!
از حرف احسان حسابی تعجب کردم، دکتر امیری برای پسر خوندهاش این همه دم و دستگاه به هم زده بود؟ نفس عمیقی کشیدم و نگاهی به اطراف انداختم:
- پوف!
جنسیس قرمز رنگ احسان واقعاً دلبری میکرد در مقابل چشمهام برای همین مسیر حرف رو عوض کردم:
- چند خریدیش؟
- هدیه گرفتم. بر میگرده به روز آشنایی من و امیر!
سوالی نگاش کردم که ادامه داد:
- سوم دبیرستان بودم، امیر هم پیش دانشگاهی. دوتایی توی یک مدرسه درس میخوندیم. من ریاضی بودم و اون تجربی. جفتمون رتبه اول کلاس بودیم منتها من شیطون و دردسر ساز بودم و امیرعلی برخلاف من خیلی آروم و عاقل و آقا!
امیر یک سال بود که از ده اومده بود ولی خوابگاه نمیرفت، هر روز صبح با سرویس میاومد و عصر بر میگشت ده! اخلاق و ادبش هم طوری بود که همه...
از حرف احسان حسابی تعجب کردم، دکتر امیری برای پسر خوندهاش این همه دم و دستگاه به هم زده بود؟ نفس عمیقی کشیدم و نگاهی به اطراف انداختم:
- پوف!
جنسیس قرمز رنگ احسان واقعاً دلبری میکرد در مقابل چشمهام برای همین مسیر حرف رو عوض کردم:
- چند خریدیش؟
- هدیه گرفتم. بر میگرده به روز آشنایی من و امیر!
سوالی نگاش کردم که ادامه داد:
- سوم دبیرستان بودم، امیر هم پیش دانشگاهی. دوتایی توی یک مدرسه درس میخوندیم. من ریاضی بودم و اون تجربی. جفتمون رتبه اول کلاس بودیم منتها من شیطون و دردسر ساز بودم و امیرعلی برخلاف من خیلی آروم و عاقل و آقا!
امیر یک سال بود که از ده اومده بود ولی خوابگاه نمیرفت، هر روز صبح با سرویس میاومد و عصر بر میگشت ده! اخلاق و ادبش هم طوری بود که همه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر