- ارسالیها
- 560
- پسندها
- 2,894
- امتیازها
- 14,773
- مدالها
- 12
- سن
- 24
سلام.
(۶۱ تا ۱۰۰)
اعتراف میکنم بدجور سورپرایز شدم! راستش اونلحظهای که رها اسیر بود و یه ناجی سر رسیده بود، همهش منتظر بودم بگه "آریان" ولی وقتی گفت "بابا"...
البته مشخص بود که پدر رها چیزهایی رو پنهون میکنه اما انتظار پلیس بودنش رو به هیچعنوان نداشتم و خب این نشوندهندهی اینه که کارِت رو خوب انجام دادی!
دربارهی فرهاد... تا قبل از اینکه معلوم بشه رها چرا دزدیده میشه، من بهشخصه انتظار یه راز عاشقانه یا خانوادگی رو داشتم و جاسوس بودنش هم بهنوعی سوپرایز بود!
احساسات تو سراسر رمان خیلی خوب بهتصویر کشیده شده و بهراحتی قابل درکه.
اکثر واکنشها منطقی و درسته و من اتفاقی خارج از چارچوب شخصیتها ندیدم. فقط دربارهی عاداتی که شخصیتها داشتن و انگار دیگه ندارن...!
رها...
(۶۱ تا ۱۰۰)
اعتراف میکنم بدجور سورپرایز شدم! راستش اونلحظهای که رها اسیر بود و یه ناجی سر رسیده بود، همهش منتظر بودم بگه "آریان" ولی وقتی گفت "بابا"...
البته مشخص بود که پدر رها چیزهایی رو پنهون میکنه اما انتظار پلیس بودنش رو به هیچعنوان نداشتم و خب این نشوندهندهی اینه که کارِت رو خوب انجام دادی!
دربارهی فرهاد... تا قبل از اینکه معلوم بشه رها چرا دزدیده میشه، من بهشخصه انتظار یه راز عاشقانه یا خانوادگی رو داشتم و جاسوس بودنش هم بهنوعی سوپرایز بود!
احساسات تو سراسر رمان خیلی خوب بهتصویر کشیده شده و بهراحتی قابل درکه.
اکثر واکنشها منطقی و درسته و من اتفاقی خارج از چارچوب شخصیتها ندیدم. فقط دربارهی عاداتی که شخصیتها داشتن و انگار دیگه ندارن...!
رها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.