«یلدا» یعنی یک دوستت دارم طولانی از لب‌هایی که یک سال سکوت کرده بودند.

همگانی "تاپیک جامع گزیده اشعار شاعران"

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #1
[ به نام خدا ]
سلام و وقت بخیر به همهٔ شما کاربران عزیز؛
- دقت داشته باشید که بهترین و گزیده اشعار شاعران پارسی را انتخاب کنید و در این تاپیک قرار دهید.
- بهتر است اسم شاعر را نیز بنویسید.
- تا حد امکان پست تکراری ارسال نکنید و در صورت دیدن پست ارسالی گزارش کنید.

سپاس از شما :)
••••••••••••••
خُنَک آن ق*م*ا*ر بازی که بباخت آن چه بودش
بنماند هیچش الّا، هَوَسِ ق*م*ا*رِ دیگر

-...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Es_shima

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #2
"دوستت دارم" ميان ما شعارى بيش نيست
"دوستم دارى" سوال خنده دارى بيش نيست
.
تيك تاك ساعت اين را خوب يادم داده است
سهم ما از عاشقى چشم انتظارى بيش نيست
.
من اگر مستم، خرابم، ناخوشم تقصير توست
چون به تنهايى كه الكل زهر ِمارى بيش نيست
.
راهيم در جاده اى پر پيچ و مه آلود و گنگ
دركم از آينده ام تصويرِ تارى بيش نيست
.
مثل اينكه توى زندان، پنجره يعنى: نجات
"شعر" از تنهاييم راه فرارى بيش نيست
.
من همانم، بيد مجنونِ بدونِ برگ كه ....
توى چشمِ كاج هاى سبز خارى بيش نيست
.
زندگى بى عشق مثل مرد نابيناست كه ...
دركش از طول سفر سوت قطارى بيش نيست



علی حسنی
 
امضا : Es_shima

Es_shima

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
612
پسندها
7,286
امتیازها
25,273
مدال‌ها
12
  • نویسنده موضوع
  • #3
من خود دلـم از مهر تو لرزید؛ وگرنه...
تیرم به خطا می رود اما به هدر،نه!

دل خون شده‌ی وصلم و لب‌های تو سرخ است
ســـرخ است ولی سرخ‌تر از خون جگر، نه!

با هر کـــه توانسته کنار آمده دنیا
با اهل هنر؟ آری! با اهل نظر ؟ نه!

بد خلقــم و بد عهد زبان‌بازم و مغــرور
پشت سر من حرف زیاد است؛ مگر نه؟

یک بار به من قرعه عاشق شدن افتاد
یک بار دگر ، بار دگر ، بار دگر... نــــه!



فاضل نظری
 
امضا : Es_shima

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #4
ای وای بر آن عشق که نفرین شده باشد

با خون دل سوخته تزیین شده باشد



من از عطش وصل به پرپر زدن افتم

او با دگری خسرو و شیرین شده باشد



ای وای بر آن عاشق رسوای بد اقبال

کز بخت بدش عاقبتش این شده باشد
 

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #5
در همین حسرت که یک شب راکنارت، مانده ام
در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده ام

کوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوست
کوچه ای از بی کسی را بیقرارت مانده ام

مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته ام
در بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده ام

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق
فال آمد خسته ای از این که یارت مانده ام

فــــــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر،مرده دل
وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده ام

خوب می دانم قماری بیش این دنیا نـبود
من ولی در حسرت بُردی،خمارت مانده ام

سرد می آید به چشم م**س.ت من چشمت و باز
از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #6
پـرشــور پـر شــراره پنـجاه سال دیگـر
عاشـقت تر از همـاره پنـجاه سـال دیگـر

در گنـجـه می گـذارم دل را کـه نـو بمــانـد
تا لحظــه قــرار ِ پنـجاه سـال دیگــر

از شیـک پـوش امــروز، مـانـده اسـت پیـرمـــردی
بـا یک لبـاس پـاره پنـجاه سـال دیگـر

مــن حـدس یک منجـم با ســوی چشــم امــروز
"تـو کشـف یک ستـاره "پنـجاه سـال دیگـر

کافـور و سـدر مـرغـوب در حـد پنـج بسـتـه
چلـوار یک قـواره پنـجاه سـال دیگـر

پنـجاه رفـت و حالا هـم سـن مرگـم اما
می خواهمـت دوباره پنـجاه سـال دیگـر
 

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #7
سلام میکنم به تو، سلام سر به زیر من
سلام وسعت بلند، سلام دلپذیر من

چه بی جواب مانده اند، سلام های ساده ام
بگو جواب می دهی، به حس ناگزیر من؟

چقدر مانده منتظر ! کنار کوچه های گم
نگاه سر به زیر تو، نگاه سر به زیر من؟

شما همیشه خوبها ، شما همیشه ابرها
چقدر دور مانده اید، چقدر از کویر من!

پر از شعور عاشقی ، چرا نمیشود کسی..
فقط کمی نظیر تو، فقط کمی نظیر من

تو خواستی غزل ، بیا که این غزل برای توست
چرا سکوت میکنی، چرابهانه گیر من!
 

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #8
در آن شهری كه مردانش عصا از كـور می دزدند
همان شهری

در آن شهری كه خنجـر دسته ی خـود نیز می برد
همان جایی كه پشت از دشنـه ی خون ریز می دزدند

در آن شهری كه مردانش همه لال و زنان كورند
همان شهـری كه از بلبـل، دَم آواز می ‌دزدند

در آن شهری كه نفرت را به جای عشق میخواهند
همان‌جایی كه نور از چشـم و عقل از مغز می ‌دزدند

در آن شهری كه پروانه به جای شمع می سوزد
همان شهـری كه آتـش را ز اشك شمـع می ‌دزدند

در آن شهری كه زنده مرده و مرده بُـوَد زنده
همان جایی كه روح از تن و تن از روح می ‌دزدند

در آن شهری كه كافر مؤمن و مؤمن شود كافر
همان جایی كه مُهـر از جانماز باز می دزدند

در آن شهری كه سگ‌ها معرفت از گربه آمـوزند
همان شهری كه سگ‌ها بـره ‌را از گـرگ می دزدند

در آن شهری كه چشم خفتـه از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #9
شـب بـا حــدیث یــاد تـــو آغـــاز مـــی شـــود
زخـمــی نـهـفته در دل مـــن بـــاز مــی شـــود

در شـهر غـم گـرفـته ی خــامــوش و بی صـدا
تـنها صـدای هـق هـق ِ مـن ســاز مـی شـــود

در من کســی به زمــزمه ها دل ســپرده اسـت
وقــتی تــــرانــه ای ز تـــو آواز مـــی شــــود

بـا این همــه جنازه ی خوشـبــخت بـی دلیــل
بـغـضـی کــنـار پـنـجره هـمـــراز مــی شــــود

وقـتی که دست حـادثه از سنـگ غـم پـر اسـت
بــالی شکـستـه مـعـنـی پــــرواز مــی شـــــود

بـا مـردگــان شــب زده دیـــریـست دسـت تــو
تـنـهاتــریـن حـکـایــت اعــــجـاز مــی شــــود

با من چه کرده ای که غم دور از تو بی شکیب
از چشــمهـای خــســـتـه ام ابــراز مـی شـــود ؟
 

FarshadR

رو به پیشرفت
سطح
0
 
ارسالی‌ها
116
پسندها
422
امتیازها
2,863
  • #10
خودخواه جاودانه این اختیار با تو،
آغاز بوسه با من پایان کار با تو،

استاده روبرویت با التهاب دیگر
صد شعر تازه با من، بوی بهار با تو

باز آمدم دوباره این بار رام رامم
دستان باز با من شوق کنار با تو

میل ش*ر..اب دارم ، جام ش*ر..اب داری
رنج خمار با من چشم شکار با تو
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا