کاربرد هشتگ طنز

نام رمان :محابا (جدال) نام نویسنده:حافظ وطن دوست ژانر: #عاشقانه #جنایی #تراژدی خلاصه: دنیا همیشه به خواست ما نمی‌چرخد؛ اتفاقات آن‌طور که شاهدش هستیم اتفاق نمی‌افتند؛ اکثر حقایق برملا نمی‌شوند و حتی رازهایی که گمان می‌کنیم فاش شدنشان به نفعمان است در اصل به ضررمان منتهی می‌شود؛ حقیقت، زمان و...

کد رمان:5678 ناظر رمان: Abra_. خلاصه: دنیا همیشه به خواست ما نمی‌چرخد؛ اتفاقات آن‌طور که شاهدش هستیم اتفاق نمی‌افتند؛ اکثر حقایق برملا نمی‌شوند و حتی رازهایی که گمان می‌کنیم فاش شدنشان به نفعمان است در اصل به ضررمان منتهی می‌شود؛ حقیقت، زمان و مکان نمی‌شناسد.

کدداستان: 590 ناظر: @-Ennui به نام خدا عنوان: ماشین زمان سایت نویسنده: لینوی پیر ژانر: #طنز خلاصه: این داستان شاید برای بعضی‌ها جدید باشه؛ برای بعضی‌ها بی‌مزه و برای بعضی‌ها مرور خاطرات احمقانه نوجوانی اما برای من داستانی سراسر از حماقت و خنده و شادیه! با ماشین زمان لینوی پیر سفر کنید به...

...کوتاه یک چهارم دلیل: جلدی که اکنون هست با محتوای داستان هیچ ارتباطی ندارد نام اثر: یک چهارم نام نویسنده: مَمّد ژانر: #اجتماعی ، #تراژدی ، #طنز خلاصه: چهار دانشجو از نقاط مختلف یک شهر به طور اتّفاقی، خانه‌ای گران قیمت به ارث برده‌اند. نحوه آشنایی آنها با یکدیگر و جدال بر سر فروش یا عدم فروش...

کد داستان: 588 ناظر: @-Ennui به نام خدای یگانه. عنوان: آقای قرمزی. نویسنده: شبآرا. ژانر: #طنز #معمایی #عاشقانه خلاصه: همه‌چیز از یک دزدی شروع شد؛ چهار نفری که بی‌دلیل دزدیده شدند و کسی که با دلیلی احمقانه رهانیده شد. سوزان برایت؛ پلیسِ شهرِ ریچموند؛ قلبش تپش تند خواهد کرد؛ از ترس یا شاید هم از...

معرفی رمان نام رمان: آخرین نفر نویسنده: ریحانه حیدری ژانر: #عاشقانه #فانتزی #طنز خلاصه: رﯾﺤﺎﻧﻪ دﺧﺘﺮی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﻨﺮ ﻋﻼﻗﻪ داره ﻧﺎﺧﻮاﺳﺘﻪ اﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﺑﺮای ﺧﻮدش و ﺧﺎﻧﻮادش ﻣﯿﻔﺘﻪ اﻣﺎ ﺑﺎﻫﺎﺷﻮن ﻣﺒﺎرزه ﻣﯿﮑﻨﻪ و ﺳﺮ اﻧﺠﺎم ﺑﺎ ﺟﻨﯽ ﺑﻪ اﺳﻢ آرﮐﺎ آﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﻪ که ﻣﺎﺟﺮای اﯾﻦ دوﻧﻔﺮ ﺟﺎﻟﺒﻪ… بخشی از داستان بر اساس واقعیت است...

کد داستان: 578 ناظر: @-Ennui به نام خالق قلم نام مجموعه داستان کوتاه : دختر نویسنده ژانر: #طنز #اجتماعی نویسنده: خانوم نویسنده خلاصه: یک مجموعه داستان کوتاه، که از زبان یک دختر نویسنده روایت می‌شه، و هرکدوم از داستان های این مجموعه به یک موضوع جدا پرداخته می شود.

...تمامی سوالات خود را در یک پیام بفرستید و سعی کنید از سوالات تکراری پرهیز کنید؛ همچنین، لطفاً به ژانر دقت کنید و در همین ژانر سوالاتتون رو مطرح بفرمایید. *‌زانر: #عاشقانه #طنز برای مطالعه قوانین صندلی داغ و اعلام آمادگی، کلیک کنید. تاریخ انقضاء تاپیک: ده روز پس از ایجاد. ‍~مدیریت تالار...

نام رمان :کبوتر نارنجی من نام نویسنده:Zahra_z ژانر رمان: #طنز #عاشقانه #اجتماعي اینم از مامان ما. نشستم رو مبل و به برنامه پاندای کونگ فوکار نگاه کردم. پاندای کونگ‌فوکار که وارد صحنه شد یاد زینب افتادم آخه زینب هم یکمی تپلی بود. باز با یادآوری اون صحنه ها زدم زیر خنده حالا مگه خنده‌م بند...

به نام خداوند آفریننده تخیل و قلم (مجموعه داستان‌های آلیس هاتسون) توضیحات اضافه رمان جادوگران تئودور نام نویسنده: آل۱۱ ژانر: #فانتزی #طنز #تریلر #عاشقانه خلاصه‌ای از رمان: در جهانی که جادوگران از محدود‌ترین نژادها هستند، تظاهر به جادوگری گناهی نابخشودنی‌ست. زمانی که خدایشان ناپدید شد،...

به نام خالق برگ‌ریزان‌ترین امتحانات کد رمان: 5304 ناظر: @L.latifi❁ خلاصه: ماجرای کنکور ما فارغ‌التحصیلان سال ۹۹ بسیار پیچیده بود. جدا از آوارشدن هرچه بلای خانوادگی و تصمیمات سرنوشت‌ساز پدر بنده داخل آن مستراح‌های نیم‌ساعته‌اش برای کوچ از شهری به شهری دیگر، ازدواج ناگهانی خواهر بزرگ‌تر،...

<به نام خالق پدیدآورنده‌ی یک‌رمان> نام فن‌فیکشن: ناول وان* نویسنده: BlaCk floWeR ژانر: #جنایی #طنز خلاصه: ناول‌وان! شهری که توی نگاه اول ساده و عادی بنظر می‌رسید؛ اما رفته‌رفته، تبدیل به شهری مملوء از جنایت‌های پنهانی شد... . زمانی این شهر برای موجودات زنده‌ی کره‌ی خاکی برجسته شد که قتل عام سال...

به نام خداوند آفریننده تخیل و قلم (مجموعه داستان‌های آلیس هاتسون) نام رمان: جادوگران تئودور نام نویسنده: آل۱۱ ژانر: #فانتزی #طنز #عاشقانه #تریلر خلاصه‌ای از رمان: در جهانی که جادوگران از محدود‌ترین نژادها هستند، تظاهر به جادوگری گناهی نابخشودنی‌ست. زمانی که خدایشان ناپدید شد، هرج‌و‌مرج به...

کد رمان: 5278 ناظر: ♕萨纳兹♕ خلاصه: مهیار پسری که بخاطر موقعیت عالی که بهش میدن وارد یه شرکت میشه اما با ظاهر دخترونه اما کم کم از این موقعیت خوشش میاد...

« به‌نام رنگ‌ساز طیف سبز » کد داستان: 453 ناظر: @-Ennui عنوان: 37 داستانی که نیمکت گفت نویسنده: ماه.میم ژانر: #طنز خلاصه: وقتی توی خیابون قدم می‌زنی و از کنار آدم‌های مختلف با لباس‌های رنگارنگ رد میشی، با چشمای غمگین یا خوشحال، چشمای مرده یا براق میدونی چیشد که این چشم‌ها این رنگی شد..؟