کد رمان: 2013
ناظر: @Taraneh.j
به نام او
خلاصه:
در شبی مبهم، مهتاب بر پنجرههای کهن میتابد و سایهها آرام در دل تالار میلغزند. خاندان، گرد هم آمدهاند تا صدای وصیتی دیرین را از میان غبار زمان بشنوند؛ امّا ناگاه سوگی سنگین نقشآفرین میشود، سوگی که چون شبی رازآلود، پرده از چهرهٔ پنهان حقیقت...