کد رمان: 5278
ناظر: ♕萨纳兹♕
خلاصه:
مهیار پسری که بخاطر موقعیت عالی که بهش میدن وارد یه شرکت میشه اما با ظاهر دخترونه اما کم کم از این موقعیت خوشش میاد...
نام رمان :از پیش باختهنام نویسنده:زهرا. ا. د.ژانر رمان:#عاشقانه #اجتماعی
کدرمان: 5267
ناظر: @matieh
"در درون هر یک از ما، یک شیطان وجود دارد. بعضی فقط آن را به خوبی پنهان میکنند."
"آدویتیا بورا"
خلاصه: افسون فرد سخت کوشی است که همیشه با فداکاری برای بهتر زندگی کردن تلاش کرده است. در میانه...
کد رمان: ۵۲۷۰
ناظر: @| pãŗişã |
نام رمان: مرگ *پروانه
نام نویسنده: آرمیتا شهسواری
ژانر: #درام #اجتماعی #عاشقانه
خلاصه:
سارا فرخ؛ نوجوانی است که مانند همسنهای خود در آرزوی استقلال زندگی میکند؛ موانع این آمال برایش کمتر اما سختتر ازهمسنهایش است، با این حال بعد از دیدن نتایج کنکورش وارد...
کد رمان: ۵۲۷۰
ناظر: @AliReza
سطح: برگزیده
در حال بررسی تگ...
متشکر از @faezeh akbari نازنین و هنرمند برای طراحی جلد:)
خلاصه:
سارا فرخ نوجوانی است که جامعه هنوز نتوانسته او را بپذیرد و همین از او یک نوجوانِ بدبین و منفور میسازد. درک نشدنها همهچیز را بد و بدتر میکنند، به گونهای که او...
"به نام خرد بخش بخردنواز"
کد رمان: 5265
ناظر: @Kallinu
خلاصه:
یک خیابان شلوغ. یک کوچه معروف. یک شبکه پیچدرپیچ از کوچههای که به نحوی باهم مرتبطاند. سرنوشت افرادی این محل با یکدیگر پیچ خورده.
و او زندگی را از این کوچهها یاد گرفته بود. در این کوچهها بزرگ شده بود. زمین خورده بود. گریه کرده...
کد رمان: 5193
ناظر: @Dreamer Soul
زاویه دید: دانای کل
خلاصه:
لوسی زن جوان و زیبایی ست که از خانوادهی متملک خود طرد شده و در پی حمایت گسترده از نابینایان شهر، بانوی بینوایان و بی پناهان شده است. با تصمیم بر ازدواج اجباری او با کافری ثروتمند و امتناع لوسی، روزگار او و اطرافیانش تیره و تار...
کد رمان: ۵۱۹۲
ناظر رمان: @Tanjiro★
خلاصه:
ناامید چه میخواهد از زندگی زمانی که در تنگنای زمان گیر افتادهست؟!
بیپناه به دنبال چه چیزی دنیایش را زیرو رو میکند؟!
چرا عاشق پی عشق معشوق میرود، حال آن که میداند برای او وقتی نداشته و نخواهد داشت؟!
سهره و توتیا روایتی است که حول شخصیتی منفور گشته...
کد: 5146
ناظر: @Abra_.
دو فصل در یک جلد!
خلاصه:
از همون اول، تو اوج جونیش با کلی ثروت مجبور بود تنهای تنها زندگیش رو بچرخونه... اما یه جایی از زندگی انگار ورقِ تنهایی برگشته بود و با اضافه شدنِ یه سری آدمای جدید، هیجان سر تا سر سرنوشتش رو در برگرفت. انگار همهی آدمای دور ورش دست تو دست هم...
کد رمان: 4194
ناظر: @سیده پریا حسینی
«امیدم به اون بالایی هست»
خلاصه:
قهوه و بادامی که مزهی تلخی دهد، هر دو یکمزهاند؛ با این وجود خیلیها قهوه پسندند اما هیچکس بادام تلخ را دوست ندارد؛ زیرا بادام همیشه شیرین است و هرگاه به تصادف تلخ شود، از دل میرود؛ اما قهوه همیشه تلخ است. بحث، بحثِ...
کد داستان: 475
ناظر: @NADIYA._.pd
عنوان: عروسک نباش
نویسنده: ستاره سیاه
ژانر: #درام #اجتماعی
خلاصه: شنیدن زخمهایی به اندازه خندق، شاید همدرد تو باشد. دخترانی که سرنوشت عروسک زخمی به دوش دارند و بعد از اتمام ارزشها، یک گوشه رها شدند.