مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Aabbcc

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/8/20
ارسالی‌ها
155
پسندها
177
امتیازها
728
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #2,111
میشه رمانی معرفی کنید ک دختره یا مریض باشه یا افسرده یا ترسو یا ضعیف کلا همیچین چیزایی؟
 

Samieh1270

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
25/9/20
ارسالی‌ها
120
پسندها
192
امتیازها
668
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #2,112
سلام
یه رمان خوندم قبلا پسره اسمش علیه با عشقش ازدواج میکنه اما بخاطر رفیقش که برا زنش پاپوش درست میکنه میره زن دوم میگیره فک کنم اسمش نیلو بودزن اولشم خدمتکارخونش میکنه یه مدت بعد طلاقش میده در حالیکه حامله بوده بعدا میفهمه زن دومش خیانتکاره طلاقش میده و میره دنبال زن اولش
نخوندین آیا ؟؟؟
پسره از زن اولش دوقلو بچه داره موقعی که میفهمه زنه حاملست توافقی جدا میشه حضانتم میده به زنش دیگه ولش میکنه
 

Aabbcc

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
12/8/20
ارسالی‌ها
155
پسندها
177
امتیازها
728
مدال‌ها
3
سطح
2
 
  • #2,113
میشه رمانی معرفی کنید که توش بچه کوچیک باشه؟
زروان و زندگی خصوصی و روز نود و سوم و نیما رو خوندم
 

اِلهای

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
8/4/20
ارسالی‌ها
10
پسندها
13
امتیازها
33
سطح
0
 
  • #2,114
رمان من چی شد ، کسی نمیدونه اسمشو
 

گل گیسو

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/12/19
ارسالی‌ها
84
پسندها
791
امتیازها
4,013
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #2,115
امضا : گل گیسو

Fariba aaa

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
24/4/20
ارسالی‌ها
165
پسندها
195
امتیازها
728
مدال‌ها
2
سطح
1
 
  • #2,116
سلام میشه چندتا رمان معرفی کنین که پسره مجبور باشه با دو نفر ازدواج کنه
رمان های فرستاده وقتل سپندیار شبیه این موضوعه .ببینید شاید خوشتون بیاد
 

Sh1a3m8i5m

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
18/9/20
ارسالی‌ها
144
پسندها
584
امتیازها
2,803
مدال‌ها
5
سطح
5
 
  • #2,118

Fatimoghadam

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/9/20
ارسالی‌ها
16
پسندها
12
امتیازها
40
سطح
0
 
  • #2,119
سلام
من یه رمان خوندم که اسم شخصیتای اصلیش متاسفانه یادم نیست البته فکر میکنم اسم پسره امیر بود مطمین نیستم
یه دختر تو یه شرکتی کار میکنه بعد از رئیس شرکت خوشش میاد،رئیس شرکت چشمای مشکی عجیبی داشته(مثل اینکه باچشماش میتونسته کاری کنه که طرف مقابل حرفاشو قبول کنه و به خاطر همین دلش نمیخواسته با هیچ دختری باشه)بعد به این دختره بی محلی میکرده و دختره از لجش میره با یه پسر دیگه اشنا میشه
که اون پسره میدزدتش و بعد اینکه دختره رو پیدا میکنن مثل اینکه تو کما بوده بعد این پسره با چشماش یه کاری میکنه که دختره به هوش بیاد و باهم ازدواج میکنن البته با چشماش یکاری میکنه که کلا دختره اون اتفاقاتو از یاد ببره
که بعدا بعد ازدواج یادش میاد و یه سری...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا