مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

mhdsenikooan

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/11/19
ارسالی‌ها
1
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #401
بچه ها یه رمانی بود ۳ یا ۴ سال پیش خونده بودم اسم شخصیت پسره سپهر بود واقن اسم دختره رو یادم نمیاد اینا بهم میرسن بعد یمدت لجبازی ولی یهو یه جدایی پیش میاد پسره میره خارج ازکشور درحالی که دختره حامله بوده ولی پسره خبرنداره بعد چن سال میاد و میبینه دختره بچه داره ولی نمیدونه بچه خودشه... اگه چیزی یادتون اومد اسمشو بهم بگید )):
 

Sepideh.T

معلم زبان
ویراستار انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/19
ارسالی‌ها
2,744
پسندها
20,130
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
سطح
29
 
  • #402
بچه ها یه رمانی بود ۳ یا ۴ سال پیش خونده بودم اسم شخصیت پسره سپهر بود واقن اسم دختره رو یادم نمیاد اینا بهم میرسن بعد یمدت لجبازی ولی یهو یه جدایی پیش میاد پسره میره خارج ازکشور درحالی که دختره حامله بوده ولی پسره خبرنداره بعد چن سال میاد و میبینه دختره بچه داره ولی نمیدونه بچه خودشه... اگه چیزی یادتون اومد اسمشو بهم بگید )):
فکر کنم رمان درسا هست
 

Sepideh.T

معلم زبان
ویراستار انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/4/19
ارسالی‌ها
2,744
پسندها
20,130
امتیازها
53,173
مدال‌ها
28
سطح
29
 
  • #403
دوستان اون رمانی ک یه خواهر و برادر بعد از مدتها عاشق هم میشن برادره هم بخاطر همین میره خارج ولی طاقت نمیاره برمیگرده و به خواهرش میگه
یه روز ک خواهرش از خواب بیدار شد دید برادرش خودکشی کرده ..مراسم ختمش ک میشه میشنوه ک باباش داره با عکسه پسره حرف میزنه و میگه برادرجان ببخشید ک از امانتت خوب نگهداری نکردم ینی پسرعموش بوده..
کسی اسمش رو میدونه؟
رمان دو نیمه سیب
دو جلدی هم هست
 

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
87
پسندها
724
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #404
با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه :hanghead: :hanghead: :hanghead: :hanghead:
 
امضا : Constantine

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
87
پسندها
724
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #405
کسی اسم این رمان و نمیدونه؟؟
دختره از خارج اومده بود با پدر بزرگ مادر بزرگش زندگی کنه
مامانش بخاطر ازدواج با پدرش قید خانواوادشو زده بود

دختر عاشق پسر همسایه میشه که کشتیگیره پسره یه خواهرم داشت که نامزد داشت
پدر بزرگ مادر بزرگ دختره با پدر مادر پسره میرن مکه
دحتر این مدت خونه پسره می مونه
اسم رمان چراغونی هست
 
امضا : Constantine

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
87
پسندها
724
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #406
با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه :hanghead: :hanghead: :hanghead: :hanghead:
 
امضا : Constantine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Sepideh.T

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
87
پسندها
724
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #407
با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه :hanghead: :hanghead: :hanghead: :hanghead:
 
امضا : Constantine
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Sepideh.T

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
87
پسندها
724
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
25
سطح
7
 
  • #408
امضا : Constantine

Niyosha22

مدیر بازنشسته + نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/9/19
ارسالی‌ها
3,078
پسندها
29,711
امتیازها
61,673
مدال‌ها
29
سطح
29
 
  • #409
رمانی بود که نویسنده ی ژانر ترسناک برای نوشتن میرفته خونه های جن زده
یه روزی یه خونه ای پیدا میکنه که وقتی نزدیک خونه میشه جن ها بهش هشدار میدند
و یارو مطلقه هم بوده و یک دختر هم داشت
خنده دار هم بود
آخرش نوشته بود دو جلدیه من من جلد دو رو پیدا نکردم یک رو هم از دست دادم
فکر کنم حدود سال 94
 
امضا : Niyosha22

ARAM RAD

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
14/1/19
ارسالی‌ها
50
پسندها
896
امتیازها
4,848
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #410
سلام .یه داستان که پسره نابیناست وبرای تعطیلات عید میره شمال خونه یکی ازدوستای پدربزرگش اونجا بادختر برادر دوست پدربزرگش آشنا میشه وکم‌کم بهم علاقه‌مندمیشند
رمان نابینا اسم پسره رایمون و دختره سارا
 
امضا : ARAM RAD
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
5
بازدیدها
156
عقب
بالا