مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

S_j

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
6/9/19
ارسالی‌ها
67
پسندها
106
امتیازها
523
سطح
0
 
  • #541
دختره اسمشو یادم نیس این دختره ازدواج کرده بود ولی بعد میان میزنن شوهره رو میکشن اسمشم فکنم محمد بود بعد دختره فکر میکنه رییس شرکت زده شوهرشو کشته بعدم به یه بهانه ایی میاد خدمتکار خونه پسره میشه مامان پسره هم خیلی از دختره خوشش میاد اونو جای دختره خودش که تصادف کردو مرد میزاره این خانواده هم فکنم سه تا یا چهارتا بچه داشتن که یکیش دختر بود که تصادف میکنه میمیره
بعدم این دختره و پسره کم کم بهم عالقه پیدا میکنن ولی دختره یشب م**س.ت میکنه و میخواد پسره رو بکشه و تو همون مستی براش همچیو میگه دیگه بعدشو یادم نمیاد
کینه ی عشق رو چک کنید
 

Just sara=[

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
2/12/19
ارسالی‌ها
279
پسندها
6,325
امتیازها
21,973
مدال‌ها
11
سطح
12
 
  • #542
امضا : Just sara=[

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
88
پسندها
728
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
26
سطح
7
 
  • #543
سلام لطفا اگه کسی رمانی که توش دوتادختر یتیم که بردنشون اردو واونجاهم دزدیده شدن وفروخته شدن وهرکدوم یه جایی هستن ویکیشون یه ببر سیاه پیدا میکنه بزرگش میکنه بعد مجبور به خدمتکاری تو خونه ی یه پسر میشه که اونم ببر سیاه داشت و....اگه می‌شناسیم لطفا لطفا لطفا بگین
با تشکر
اسم رمانو نمیدونم ولی گمونم اسم دختر اناهیتا بود
 
امضا : Constantine

Constantine

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
20/10/19
ارسالی‌ها
88
پسندها
728
امتیازها
3,753
مدال‌ها
7
سن
26
سطح
7
 
  • #544
با سلام
دنبال یه رمان میگردم اسمشو نمیدونم
داستان درباره یه دختره که با دوستش تو جنگل بودن که یه کتاب پیدا میکنن وقتی بازش میکنن باعث مبشن یه موجود به نام سایه بیدار بشه واز مردم دهکده انتقام بگیره ولی دختره خودشو فدای مردمش میکنه وقتی میرن تو مخفی گاه سایه باید به سایه کمک کنه که تا همسرشو زنده کنه برای همین باید 5تا سنگ رو با کشتن 5پری به دست بیارند
تا همین جاشو یادمه
یه موجود هم توش بود به نام رویا خور که کارش از بین بردن کابوس های بد بود
شخصیت سایه هم یه پسر عمو داشت به نام نیلی که زیر دریا زندگی میکرد


اگه کسی اسم رمانو میدونه خاهش میکنم بهم بگه :hanghead: :hanghead: :hanghead: :hanghead:
 
امضا : Constantine

MasDar

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
4/1/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #545
من دنبال ی رمان میگردم ک دختره ی طراح لباس بود و بیشتر مردونه طرح میزد تا اینکه با ی پسر سن بالا اشنا شد ک‌تولیدی داست و خودشم طراح بود
 

my yasi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
5/1/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #546

setarehtanhayi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/12/19
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #547
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] S_j

setarehtanhayi

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/12/19
ارسالی‌ها
3
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #548
سلام من دنبال یه رمان می گردم که شخصیت های داستان شهرزاد و شیرین بودن که از سمت خانواده پدریشون طرد شده بودن اما پسر عموشون میاد دنبالشون و اونها رو به مشهد میبره که باعث تصادف با مادر شهرزاد میشه و اون وضعیت جسمی بدی پیدا میکنه
شهرزاد در خانه پدربزرگش با عطا که برادر زاده زن پدربزرگش بوده آشنا میشه و اتفاقاتی براشون میفته
 

ngrrrrrr

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
6/1/20
ارسالی‌ها
6
پسندها
9
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #549
سلام دنبال یه رمانی هستم که دختره اول خدمتکار پسره بوده بعد موهاش فر ریز مشکی بوده بعد پسره دختررو هی مسخره میکرده بخاطر موهاش بعد که باهم خوب میشن و ازدواج میکنن اون دختر قبلیه که پسره دوسش داشته هی میومده تو مراسمای این دوتا بعد اعصاب دختره خرد میشده بعد یه تیکه بود که تولد پسره بود بعد دختره ایکس باکس خریده بود بعد اون دختر قلیه که پسره قبلا دوسش داشته برا پسره کادو تولد کتاب حافظ میخره چون میدونسته که چقد دوس داره بعد دختره کلی ناراحت میشه کسی اسم این رمانو یادش نمیاد؟ واقن کلافه شدم اسمش یادم نمیاد
 

Banafshe

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
18/12/19
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,896
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
25
سطح
12
 
  • #550
سلام دنبال یه رمانی هستم که دختره اول خدمتکار پسره بوده بعد موهاش فر ریز مشکی بوده بعد پسره دختررو هی مسخره میکرده بخاطر موهاش بعد که باهم خوب میشن و ازدواج میکنن اون دختر قبلیه که پسره دوسش داشته هی میومده تو مراسمای این دوتا بعد اعصاب دختره خرد میشده بعد یه تیکه بود که تولد پسره بود بعد دختره ایکس باکس خریده بود بعد اون دختر قلیه که پسره قبلا دوسش داشته برا پسره کادو تولد کتاب حافظ میخره چون میدونسته که چقد دوس داره بعد دختره کلی ناراحت میشه کسی اسم این رمانو یادش نمیاد؟ واقن کلافه شدم اسمش یادم نمیاد
رمان "همسایه‌ی من"
 
امضا : Banafshe
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا