سلام دوستان یک رمانی بود که دختره خارج از کشور بوده بعد ی مدت بر میگرده اتفاقاتی پیش میاد ک میفهمه پدرش پدر واقعی اون نیست و ناپدریشه و همین ناپدریش میخواد باهاش ازدواج کنه ک دختره فرار میکنه و می ره خونه نامزد دختر عموش یا داییش دقیق نمیدونم ک بعد پسره واسه اینکه دست ناپدری ب دختره نرسه اونو میبره ب یه منطقه کوهستانی ک بخاطر اینکه دختره در امان باشه اونجا باهاش عقد میکنه و کم کم عاشق هم میشن کسی میدونه این رمان اسمش چیه