مباحث متفرقه پیدا کردن‌ رمان‌های بی‌نام

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Saraeiiism

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
15/1/20
ارسالی‌ها
4
پسندها
4
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,351
رمان در مورد یه زن متاهله که افسرده است و شوهرش اذیتش میکنه، داستان از جایی استارت میخوره که خواهر شوهر این زن همراه با یکی از دوستان خانوادگیشون میان ایران و این مرد میخواد خونه بخره، خواهر شوهرش تشویقش میکنه کار دکوراسیون خونه دوست خانوادگیشونو انجام بده تا از افسردگی خارج بشه و در حین این کارها از شوهرش طلاق میگیره و عاشق اون مرد میشه و ....
 

Kia1995

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/7/20
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,352
سلام دوستان
یه رمان بود که اولش اینجوری شروع میشد که دختر قصه سوار هواپیما داره برمیگرده ایران و بغل دستیش یه آقای کچلیه.بعد از یه مدت این آقاهه با فامیل این دختره که اسمش ماهیه و دوست صمیمی هستن ازدواج میکنه و بعدش طلاق میگیرن و یه سری جریانات پیش میاد که اون آقاهه و دختره میرن تویه یه ویلایی توی آدربایجان و اونجا عاشق هم میشن.بعدش که برمیگردن تهران دختره متوجه میشه کسی که تا الان فکر میکرده پدرشه پدرش نبوده و میخواسته انتقام مادر دختره رو از اون بگیره و پدر واقعیش کسه که بهش میگفته عمو.
رمان ناگفته ها از خانم بهاره حسنی
 

Kia1995

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/7/20
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,353
سلام یه رمانی بودکه دختره مهندس یه چیزی تو پزشکی بودبعد یه جایی زلزله اومد اینم رفت اون جا مسئول مدیریت یه بخشی شد یه پسره هم اون جا بود بعد اونجا مریضی اومده بود فهمیدن که از آب هست وقتی رفتن درس کنن پسره رو مار گزید
سلام نقطه سر خط
 

Kia1995

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/7/20
ارسالی‌ها
43
پسندها
59
امتیازها
103
مدال‌ها
1
سطح
1
 
  • #1,354
سلام دوستان
قبلا رمانی خونده بودم در مورد مردی بود صاحب رستوران و دو پسر بچه و مجرد بود و فقط دوست دختر داشت و دختری که در محله سطح پایینی زندگی می کرد. پدر این اقا از طریقی این دخترو وارد رستوران و کار می کنه. بعدها چون بچها نیاز به مراقبت داشتن این دخترو برای نگه داری از بچهاش استخدام می کنه .... بقیش یادم نیست
ممنون می شم اگه می دونین اسمش چیه بهم بگین⁦.
زندگی خصوصی منا معیری
 

Sara74

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/7/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,355
سلام وقت بخير

يه رماني بود كه يك دختر اهوازي به اسم دنيا تو تهران با دختري همخونه ميشه كه مناسب نيست بعدش استاد مغرورش براي شرايطي بهش پيشنهاد صيغه ميده و اون دختر به خاطر خونه صيغه استاد ميشه،استاد به خاطر اينكه پدر و مادرش فكر كنن نامزد كرده و بعدش بهم علاقه مند ميشن اما وقتي پسره براي كاري ميره المان ،همكلاسي دختره سهيل كه مي گفت عاشقشه و يكي ديگه از دوستاشون بنام شهرزاد بخاطر شوهرش بابك دست به يكي مي كنند و پسره فك ميكنه دختره بهش خيانت كرده و وقتي بر مي گرده، دختررو شكنجش ميده،يه روز كه ميرن خونه پدر مادر پسره ،دختره فرار ميكنه،تصادف ميكنه،ميره تو كما.اونجا پسره ميفهمه اشتباه كرده
 

shirin.

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
30/7/20
ارسالی‌ها
1
پسندها
0
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,356
دنبال یه رمانی میگردم که نه اسمشو یادم میاد نه شخصیت هاشو دختره برای اینکه بتونه بره دانشگاه تهران که قبول شده مجبور میشه به خواستگارش که از قضا یه فوتبالیست معروفم هست جواب مثبت بده و یه جورایی ازدواجشون قرار دادی میشه ولی در اخر عاشق هم میشن
 

سامیه.ایران

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
3/7/20
ارسالی‌ها
7
پسندها
5
امتیازها
3
سطح
0
 
  • #1,357
دنبال یه رمانی میگردم که نه اسمشو یادم میاد نه شخصیت هاشو دختره برای اینکه بتونه بره دانشگاه تهران که قبول شده مجبور میشه به خواستگارش که از قضا یه فوتبالیست معروفم هست جواب مثبت بده و یه جورایی ازدواجشون قرار دادی میشه ولی در اخر عاشق هم میشن
شبیه رمان طلایه ست ولی طلایه چون بهش ت*جاوز شده نمیتونه راحت ازدواج کنه اون فوتبالیست هم چون مادرش این دخترو انتخاب کرد و اونم بقچه پیچ کرد تو خواستگاری ازش خوشش نمیاد. ازدواج میکنه تا بعد مدتی جدا بشه بخاطر تجاوزی که بهش شد. بعد درس میخونه تو خونه شوهرش تهران همون تهران هم دانشگاه قبول میشه
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] shirin.

Nazanin._.pk

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
31/7/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,358
سلام دوستان من یک رمان خوندم قبلا و الان دنبالشم دختر قرار با پسر عمش شایدم عموش ب اسم کیان ازدواج کنه اتفاقا عاشق پسره است ولی انگار یک خانواده دارن از خارج میان کیان عاشق اون دختر میشه ب دخترع میگه که اومدم خواستگاریت بگو من قبول نمیکنم و بابای دخترع دخترع کلی میزنه و این حرفا .... میشه اسم رمانش رو ب من بگین
 

Mahiiii

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
1/8/20
ارسالی‌ها
2
پسندها
2
امتیازها
0
سطح
0
 
  • #1,359
سلام من دنبال یه رمان میگردم که دختر داستان با هم دانشگاهیش نامزد میکنه پسر پدرش فوت میکنه مجبور میشه بره برای مراسمش با اینکه از باباش متنفر بود و نامزدشو دوستاشو با خودش میبره، اونجا یه دایی داشته که چون باباش خیلی روی اون حساب میکرده و همه چیو دست اون داده و عشق قدیمیش عاشق این دایی بوده ازش متنفره، بعد اینکه دوستاشون میرن، پسره م**س.ت میکنه و میره سراغ دختری که قبلا عاشقش بوده. و وقتی برمیگرده میخان بکشنش که فراریش میدن و دایی بخاطر اینکه دختر رو نکشن باهاش ازدواج میکنه بعد عاشق هم میشن و میرن المان یا فرانسه فکرکنم
میدونید اسمش چیه؟
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

*Pantea*

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/1/20
ارسالی‌ها
368
پسندها
3,554
امتیازها
16,913
مدال‌ها
1
سطح
2
 
  • #1,360
رمان خب فکنم خارجی بود
راجب یخون آشامه که تو مالیبو کالیفرنیا بود فکنم بایه دختر به اسم سیندیا آشنا میشه و سیندیا هم کاراگاه بوده
بعدم یروز خواهر این خون آشامه رو میدزدن بعد اونم میره پیش سیندیا و سیندیاهم دنبال خواهرش میگرده
بعدشو دیگه یادم نمیاد
ممنون میشم اسمشو اگه میدونید بگین
رمان رافائل
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا