••• هوالحق •••
تصمیم گرفتم که براتون اصول شعر نوشتن رو از پایه و تا اونجایی که علم و سوادم میرسه و "به زبان ساده" بنویسم. امیدوارم که به کارتون بیاد و کمکتون کنه.
اگر سؤالی داشتین خوشحال میشم که پاسخگو باشم.
:white-heart::purple-heart::white-heart:
اینجا اگر شعری دیدم و به نظرم دلنشین و قشنگ بود، میذارم. شاید کسی خواند و انرژی و حال خوب گرفت و فاتحهای برای شاعر خدابیامرز هم خواند، یا اگر شاعر در قید حیات بود، دمش گرمی روانهی وی کرد.♡
هوالحق
نام مجموعه: سودای جان
تگ:
شاعرانه، رتبه اول مسابقات BPY
نام شاعر: دیاناس
قالب اشعار: رباعی
مقدمه:
صحرای دلم برزنی از خاک و سیاهیست
این نرمهٔ پررنگ کمی لال و سماویست
این سنگ به جان کوفتن بَتَر از ظلم رجاییست
اینگونه دل از خویش کشیدن به گمانم که رهاییست
خیلی قشنگه...
روز اول پیش خود گفتم
دیگرش هرگز نخواهم دید
روز دوم باز میگفتم
لیک با اندوه و با تردید
روز سوم هم گذشت اما
بر سر پیمان خود بودم
ظلمت زندان مرا میکشت
باز زندانبان خود بودم
آن من دیوانه عاصی
در درونم های وهو می کرد
مشت بر دیوارها میکوفت
روزنی را جستجو می کرد...
نام مجموعه : بازگشت ها
نام شاعر : negah.arya
مقدمه :
رفته بودی و آمدی
برگشتنت مبارک باشد
میتوانم اعتماد کنم به ماندنت؟
یا باز هم میری,بی صدا,بی هیچ حرفی؟
دوباره می گویم می توانم اعتماد کنم به ماندنت ؟
نام مجموعه اشعار: شهزاده گستاخ
نام شاعر: @*NIUSHA* «نیوشا.ر»
مقدمه:
ای تو ملک زاده چه خواهی از دلم؟
ای تو شهزاده چه کردی با دلم؟
من بروم ز دنیا راحت شوی؟
گر نروم ز وزرا خلاص شوی؟
سارا خانم همیشه
به فکر دندوناشه
یه دختر صرفه جو
مثل مامان باباشه
اذون صبح پا میشه
مثل همیشه از خواب
روزی سه بار می زنه
مسواک با یه لیوان آب
فرشته ی مهربون
اونو صدا می کنه
از توی آسمون ها
برایش دعا می کنه