متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متفرقه †★ناداستان★†

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #31
شایعه‌ است که سامانه‌ی بانکی جدید نائورو کاملا در موسسه‌ای دولتی به نام آژانس نائورو متمرکز بود. گفته می‌شد این ابرشرکت چیزی نبود جز یک مشت رایانه که توی همین کلبه خاک می‌خوردند. وقتی در کلبه را زدم، امیدوار بودم بتوانم اقتصاد جدید جهانی را زیارت کنم.
رسیدن به اینجا آسان نبود. یکی از نماینده‌ها‌ی رسمی حکومت نائورو بهم گفته بود هیچ خبرنگاری اجازه‌ی ورود به جزیره را ندارد. مجبور شدم به بهانه‌ی گردشگری وارد کشور شوم. در فرودگاه بریزبن که سوار هواپیما می‌شدم، منشی پرواز دلیل مسافرتم را پرسید. وقتی گفتم گردشگری نگاهم کرد و پوزخند زد.
با این حال، با اینکه ساعت چهار صبح به مقصد رسیدم، مسئول امنیتی فرودگاه نائورو خسته بود و برایش مهم نبود چرا آمده‌ام. خیلی راحت اجازه‌ی ورودم را دادند و با تاکسی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #32
فکر کنید دلال کوکائین هستید و یک میلیون دلار اسکناس بیست دلاری آلوده به کوکائین دارید. می‌توانید بروید کازینو، به اندازه‌ی یک میلیون دلار ژتون بخرید، بعد از یکی دو دست ق*م*ا*ر، ژتون‌ها را تحویل بدهید و بقیه‌ی پول‌تان را در قالب یک چک پس بگیرید. هر تراکنش بانکی که بالاتر از ده‌هزار دلار باشد باید به مراجع قانونی گزارش بشود. ولی حالا می‌توانید بدون اینکه کسی به‌تان شک کند، چکی را که از کازینو گرفته‌اید به عنوان سپرده به بانک تحویل دهید. چون اگر کسی بپرسد که این پول را از کجا آورده‌اید می‌توانید ادعا کنید که آن را در شرط‌بندی برده‌اید. یک راه دیگر برای پولشویی هم خرید چک‌های زیر ده‌هزار دلار است. این پول می‌تواند بدون جلب توجه وارد سامانه‌ی بانکی شود و به یک حساب فرامرزی منتقل شود.
در دهه‌ی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #33
برلین و ادواردز طی سه سال، در طبقه‌ی آخر ساختمانی در بلوار کویینز، با استفاده از سه رایانه‌ی ساده شانزده هزار تراکنش مالی انجام دادند. این دو نفر برای خروج هفت میلیارد دلار از روسیه حدودِ ۱.۸ میلیون دلار دستمزد گرفتند. در نهایت دستمزد خودشان را هم به چند حساب فرامرزی در جزیره‌ی مَن منتقل کردند. فقط یک اشتباه باعث شد حقه‌شان لو برود؛ سیصدهزار دلار برای آزادی یک تاجر روسی به نام ادوارد الوینسکی به آدم‌ربایان روسی پرداخت شد. وقتی این پول سر از حساب شرکت بین‌المللی بِنِکس در‌آورد، اف‌بی‌آی وارد میدان شد.
افتتاح بانک در نائورو ساده و نسبتا ارزان است. اگر به وبسایت‌شان سر بزنید می‌توانید فقط با بیست‌وپنج هزار دلار یک بانک برای خودتان راه بیندازید. به گفته‌ی خود وبسایت، افتتاح بانک فایده‌های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #34
حالا دارایی‌های اتحادیه به صدوسی میلیون دلار سقوط کرده است. غیر از بانکداری پوسته‌ای هم نمی‌توان آینده‌ی اقتصادی دیگری برای نائورو تصور کرد. شاید گردشگری می‌توانست راه چاره‌ی این کشور باشد ولی یک قرن استخراج فسفات از معادن یکی از بدترین زیست‌بوم‌های جهان را روی دست نائورو گذاشته. فقط اقتصاد جزیره نیست که در معرض خطر است. اگر یک شوالیه‌ی سفید‌پوش نوح‌مسلک برای نجات محیط زیست دست به کار نشود، وجود جزیره هم به خطر می‌افتد.
روز دوم اقامتم در جزیره بود. ساعت پنج صبح، وقتی هوا هنوز تاریک بود، به لطف ساعت بیولوژیک بدنم از خواب بیدار شدم. رفتم ساحل، روی شن‌ها ایستادم و ستاره‌ها را تماشا کردم، افق چشمک می‌زد و صبح با رنگ قرمزش روی سطح آب جلو می‌آمد. آسمان کم‌کم روشن‌تر می‌شد. تصمیم گرفتم قبل از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #35
همان‌طور که از کلمه‌ی «پولشویی» معلوم است، فرایند پاکسازی پول مراحل مختلفی دارد. بعد از کسب درآمد از راه غیر قانونی، پولشویان اول پول شما را به بانکی واریز می‌کنند که در جایی مثل نائورو ثبت شده. بعد پول‌تان وارد «مرحله‌ی چرخش» می‌شود. در این مرحله پول باید از سامانه‌ی بانکی کشوری عبور کند که اقتصاد پایدار و پول پاکیزه‌ی فراوانی دارد، مثلا آمریکا. عبور این پول از بانک‌های ما سود کلانی برایمان دارد. برای همین می‌شود گفت استاندارد‌های پولشویی در خود آمریکا هم گیج‌کننده است.
به قول ریموند بیکر، متخصص پولشویی در مرکز سیاست‌های بین‌المللی: «به زبان ساده، پولِ جرم و جنایت غیر قانونیه ولی پول فاسد غیر قانونی نیست.» فرض کنید پولی از راه جرم مثلا خرید‌و‌فروش مواد مخدر به دست آمده، آمریکا به طور...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #36
وزارت خزانه‌داری می‌گوید حداقل چهارصد بانک پوسته‌ای در نائورو فعالیت می‌کند (نصف این بانک‌ها متعلق به مشتری‌های روسی است.) پس نائورو حدود نیم میلیون درآمد سالانه دارد. این رقم برای کشوری با جمعیت نائورو پول ناچیزی نیست. ولی نائورو برای آینده پروژه‌های گران‌قیمتی برنامه‌ریزی کرده، پس بعید است به همین زودی از بانکداری فرامرزی دست بردارد.
دویوگو گفت نائورو امید‌وار است تاپ‌ساید را احیا کند. چون لایه‌ی سطحی خاک کاملا از بین رفته، این کارحداقل بیست سال طول می‌کشد و سیصد میلیون دلار خرج دارد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #37
(۷)

۲۰۲۰۰۳۰۸_۲۰۴۶۴۴.jpg
انار و هندوانه و آجیل همیشه هست، مثل خود یلدا که قبل ما می‌آمده و بعدتر هم می‌آید. آن یلداهایی که ماندگار می‌شود خاطرات ما است از آدم‌هایی که قرب جوار داشتیم. صدا و قصه‌هایشان که دور کرسی یا سر میز شام شاهانه‌ای ما را خندانده و گریانده‌اند. حالا فریدون مجلسی یکی از همان قصه‌های شیرین را تعریف می‌کند. روایتی که خودش قصه‌ی طنازانه دو نویسنده‌ی نازنین دیگر است.

ایرج و تورج/ فریدون مجلسی/ زندگی‌نگاره
موضوع: شب
(منبع: مجله‌ی سان)


سال‌ها پیش در پاریس، شب یلدا، مهمان دوستان عزیزی بودیم. از دوست قدیمی و رئیس مشترک‌مان ایرج پزشکزاد هم برای صرف شام در رستوان معروف...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #38
پزشکزاد آن‌قدر طنازانه ماجرا را تعریف می‌کرد که به این‌جاهای داستان که رسیده بود همه داشتند می‌خندیدند. کنجکاو سرنوشت جوانک شدم. پرسیدم: «خبردار شدید رفت سفارت؟ نرفت؟ چی شد؟»
پزشکزاد خنده‌ای کرد، گفت: «رفته بود. چه رفتنی! چنمد روز بعد آمد سراغ ما. با فحش و فضاحت. می‌گفت شما مرا مسخره کردید، آبرویم را بردید. پرسیدم حالا مگه چی شده. ما فقط یک شوخی کردیم. تو چرا باور کردی؟ داد و بیداد کرد، گفت رفته سفارت. فهمیدین عین سناریوی تورج اجرا شده. با گذرنامه و کارت دانشجویی رفته بود امور دانشجویی و تقاضای سهمیه‌ی کفش و بارانی‌اش را کرده بود. آن‌ها هم با تعجب گفته بودند مگر سفارت سوپرمارکت است. کفش و بارانی یعنی چه؟ او هم با فریاد و جیغ و داد حقش را خواسته و گفته شما می‌خواهید حق ما را بخورید. خلاصه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #39
(۸)

IMG_0289-683x1024.jpg
عکس: مهری رحیم‌زاده – میز ناهارخوری خانه‌ی سیمین و جلال| ۱۳۹۷

سیمین در شهریور ۱۳۳۱، دو سال پس از ازدواج‌شان، برای تحصیل در رشته‌های زیبایی‌شناسی و داستان‌نویسی راهی آمریکا ‌شد. او اولین دانشجوی ایرانی است که در استنفورد و زیر نظر والاس استگنر، داستان‌نویسی خواند و مدرک گرفت. سیمین و جلال که فقط دو سال در کنار هم بودند از روز اول جدایی تا روز آخر مدام بی‌تاب هم‌اند. در این مدت تنها راه ارتباط‌شان نامه است. تقریبا هر روز یکی برای آن یکی نامه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Banafshe

Banafshe

کاربر نیمه فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
560
پسندها
2,894
امتیازها
14,773
مدال‌ها
12
سن
24
  • نویسنده موضوع
  • #40
خواستم نقشه‌ی دهکده و نقشه‌ی دانشکده را برایت بفرستم ولی پستش گران می‌شود. باری، این دهکده مثل امیرآباد ما است و در ایام جنگ برای سربازان ساخته شده بوده است. پنج خیابان وسیع شرقی و غربی دارد. تمام لوازم از تئاتر گرفته تا سینما و تا کافه‌های جورواجور و فروشگاه‌های جورواجور در منلوپارک موجود است. دو ساختمان ۱۲۱ و ۱۲۳ مخصوص زن‌ها است. این ساختمان ۱۲۳ مخصوص زن‌های شوهردار است (آنها خود را مسئول شوهرهای ما هم می‌دانند). اتاق من در طبقه‌ی دوم آفتابرو و میان اتاق جین (زنی که شوهرش به جنگ کره رفته است) و یک دختر دیگر به نام ژوان است. روبروی ما سه زن دیگر زندگی می‌کنند که هر سه شوهرهایشان به ماموریت خاور دور رفته‌اند. (خلاصه همه همدردیم.) بعد از اتاق‌های ما، که همه‌اش تخته‌ای است و به رنگ قهوه‌ای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Banafshe
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا