با توجه به چیزهایی که خوندم من هم یه چیزی بگم بعد برم... =/
تو نود درصد رمانهای فانتزی بلاعوض موجودات ماورایی و فانتزی به خونآشام و گرگینه و جادوگر و پری و کوتوله، و اگر دیگه خیلی خیلی زحمت بکشن آبافزار و آتشافزار (جمع جمیع اینجور چیزها یا یه یارو که همهشون رو با هم هست) ختم میشه... به این هم میگن رمان؟!
اممم... و تو نود درصد رمانهای فانتزی شخصیت اصلی یه کسی هست که یه قدرتهای خاصی داره و به عنوان فرشته نجات اون دنیای فانتزی نازل میشه... ولیکن نصف رمان به این میپردازه که این یاروِ شخصیتاصلی بدیمن و بدشگون و از اینجور چیزاست=/ به این هم میگن رمان؟!
و حرف آخر اینکه... چرا همه رمانهای فانتزی عاشقانه، آن هم به لوسترین و مذخرفترین شرایط ممکن رو داره؟ به اینم میگن رمان؟!
تو نود درصد رمانهای فانتزی بلاعوض موجودات ماورایی و فانتزی به خونآشام و گرگینه و جادوگر و پری و کوتوله، و اگر دیگه خیلی خیلی زحمت بکشن آبافزار و آتشافزار (جمع جمیع اینجور چیزها یا یه یارو که همهشون رو با هم هست) ختم میشه... به این هم میگن رمان؟!
اممم... و تو نود درصد رمانهای فانتزی شخصیت اصلی یه کسی هست که یه قدرتهای خاصی داره و به عنوان فرشته نجات اون دنیای فانتزی نازل میشه... ولیکن نصف رمان به این میپردازه که این یاروِ شخصیتاصلی بدیمن و بدشگون و از اینجور چیزاست=/ به این هم میگن رمان؟!
و حرف آخر اینکه... چرا همه رمانهای فانتزی عاشقانه، آن هم به لوسترین و مذخرفترین شرایط ممکن رو داره؟ به اینم میگن رمان؟!
آخرین ویرایش