مباحث متفرقه [ به اینم می‌گن رمان ؟! ]

  • نویسنده موضوع MehrDãd.K
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 649
  • بازدیدها 26,922
  • کاربران تگ شده هیچ

Hani_Sk

عکاس انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
11/3/21
ارسالی‌ها
472
پسندها
19,876
امتیازها
38,983
مدال‌ها
18
سطح
24
 
  • #481
اینقدری که تو رمانا دکتر مهندس داریم تو مملکت خودمون نداریم. بابا بقال قصابم شغله بخدا...
همون اندازه که ترکیه رو از اینستا شناختیم، همونقدرم تهرانو تو رمانا یافتیم. بابا ایران بخدا سی تا استان داره نه یکی!
البته قطعا شمال جزوش محسوب نمیشه-_-

اینم شد رمان؟
 

M A H D I S

ناظر ترجمه + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
2/7/22
ارسالی‌ها
483
پسندها
7,770
امتیازها
21,583
مدال‌ها
31
سن
23
سطح
12
 
  • مدیر
  • #482
داشتم از سر بیکاری و مجبوری رمانی می‌خوندم که به اینجا رسیدم:
وای نگویم برایتان... چه صحنه‌ای بود... پر از استرس و ترس... چه صحنه‌ای بود... خودتان تصور کنید...
بابا بزرگوااار تو باید توصیف کنی تا من تصور کنم حاجی... :131:صحنه رو هم من تصور کنم، جنابعالی چکار کنی؟
:137:

اینم شد رمان؟ |:
 
امضا : M A H D I S

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,256
پسندها
19,211
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • مدیر
  • #483
چرا همیشه دختری که به اجبار با پسره ازدواج می‌کنه عاشق پسره می‌شه؟
چرا پسرای زن ستیز عاشق یه دختر یا خیلییییی مظلوم یا خیلیییییییی وحشی می‌شن؟
چرا بابای دختره باید دختره رو با یه پسر ابر پولدار و جذاب شرط‌بندی کنه و ببازه و دختره هم بخاطر اینکه باباشو دوست داره قبول می‌کنه و آخر سر عاشق هم می‌شن؟
چرا به این می‌گین رمان؟؟؟؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

soft.and.lily

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
15/12/19
ارسالی‌ها
118
پسندها
1,450
امتیازها
9,763
مدال‌ها
7
سطح
8
 
  • #484
این دبیرا و استادای جذابی که خواننده دنیا اومدن و صدای دیپ‌شون قلب همه رو به لرزه در میاره رو کجا میشه پیدا کرد؟
چند روز پیش توی موسسه یه دبیر شیمی تازه کار و جوون دیدم و همه چیز نرمال بود تا اینکه حرف زد... هنوز نفهمیدم چرا صدای مرغ می‌داد...
به اینم میگن رمان؟!
 
آخرین ویرایش
امضا : soft.and.lily

Golbarg

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #485
این دبیرا و استادای جذابی که خواننده دنیا اومدن و صدای دیپ‌شون قلب همه رو به لرزه در میاره رو کجا میشه پیدا کرد؟
چند روز پیش توی موسسه یه دبیر شیمی تازه کار و جوون دیدم و همه چیز نرمال بود تا اینکه حرف زد... هنوز نفهمیدم چرا صدای مرغ می‌داد...
به اینم میگن رمان؟!
پس این پیر پتال‌های دوران دبیرستان من چی بودند که حالا دانشگاه پیرتر شدند که نمی‌تونن صداشون رو بالا ببرنند.
تازه به ماند که صدای خروسی که خوبه صدای تراکتور چیه از گلوی استاد ما در میاد؟


#مرگ بر صدای نافذ و گیرا_خروسی رو خودم مد می‌کنم.

تازه با ژانرهاشون.
هشتگ اجباری، هشتگ هم خونه‌ای و...

به این هم میگن دنیای رمان؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Golbarg

BlaCkfloWeR

مدیر بازنشسته طبیعت
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
17/4/21
ارسالی‌ها
979
پسندها
14,762
امتیازها
37,073
مدال‌ها
23
سطح
24
 
  • #486
همیشه تو رمانای پلیسی دختره باید قهرمان سناریو باشه
یعنی بخاطر نجات و فداکاری برای پسره به این صورت که، پنج تا تیر تو کتف چپ و راست
دو تا تو روده و کبد
شیش تا هم توی زانو و ساق پا
همچنان به همکارش میگه: چیزیم نیست بریم ساختمون
بابا تو دیگه چی ازت مونده بشررر
بعد بیست و چهار ساعت که با اون همه تیر یه قطره خون از بدنش بیرون نزده همچنان هم با این وضعیتش بمبای ساختمونو خنثی می‌کنه در حالی که توی یه پارت می‌گه رشته‌ش انسانی بوده/= همه‌ی مردم هم از ساختمون بیرون می‌کنه
ولی آخ! امان از سکانس وارد شدن پسره:
دریایی از خونم روی زمین ریخته بود و رد پای خونیم که از ساختمون بیرون زده بودم روی زمین جاری بود، دیگه دووم نیاوردم و چشمام سیاهی رفت و دیگه چیزی نفهمیدم
بعد اینطوریه که همیشه لامپای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : BlaCkfloWeR

ZaHrA.s

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
تاریخ ثبت‌نام
16/9/19
ارسالی‌ها
147
پسندها
1,887
امتیازها
11,563
مدال‌ها
7
سن
22
سطح
8
 
  • #487
همیشه صبح تا شب تو پارتی پلاسن و ولگردی میکنن اخرشم توی کنکورشون پزشکی و مهندسی قبول میشن
خدااایی به اینم میگن رمان؟!
طرف ۳ سال یه ضرب میشینه میخونه همه چیز رو خودش قطع میکنه اخرشم پرستاری میاره پزشکی قبول نمیشه بعد مخ بعضی نویسنده ها... هعییی
 
امضا : ZaHrA.s

Golbarg

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #488
همیشه تو رمانای پلیسی دختره باید قهرمان سناریو باشه
یعنی بخاطر نجات و فداکاری برای پسره به این صورت که، پنج تا تیر تو کتف چپ و راست
دو تا تو روده و کبد
شیش تا هم توی زانو و ساق پا
همچنان به همکارش میگه: چیزیم نیست بریم ساختمون
بابا تو دیگه چی ازت مونده بشررر
بعد بیست و چهار ساعت که با اون همه تیر یه قطره خون از بدنش بیرون نزده همچنان هم با این وضعیتش بمبای ساختمونو خنثی می‌کنه در حالی که توی یه پارت می‌گه رشته‌ش انسانی بوده/= همه‌ی مردم هم از ساختمون بیرون می‌کنه
ولی آخ! امان از سکانس وارد شدن پسره:
دریایی از خونم روی زمین ریخته بود و رد پای خونیم که از ساختمون بیرون زده بودم روی زمین جاری بود، دیگه دووم نیاوردم و چشمام سیاهی رفت و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Golbarg

Golbarg

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #489
همیشه صبح تا شب تو پارتی پلاسن و ولگردی میکنن اخرشم توی کنکورشون پزشکی و مهندسی قبول میشن
خدااایی به اینم میگن رمان؟!
طرف ۳ سال یه ضرب میشینه میخونه همه چیز رو خودش قطع میکنه اخرشم پرستاری میاره پزشکی قبول نمیشه بعد مخ بعضی نویسنده ها... هعییی
والا اصلأ قبول نمیشه که پرستاری بیاره.
اوسا همشون تک و تایف پولدار دارن.
ومادر بزرگ‌هاشون و پدربزرگ‌هاشون مهربان و پول بده‌اند.

پس ننه بزرگ پست من چی میگه؟

به این میگن فقر پستی رمان!
 
امضا : Golbarg

Golbarg

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
11/8/21
ارسالی‌ها
116
پسندها
735
امتیازها
3,753
مدال‌ها
6
سطح
7
 
  • #490
خدایش این مدیر و معاون‌ها بداخلاق تو رمان‌ها رو مخ منن والا از من مهربون بودن.

تازه دختر راحت بدون ترس فرار می‌کنه اوسا من ... ساله از ترس شب‌ها کنار خواهرم می‌خوام و بغلش می‌کنم‌ و تازه می‌ترسم.
اینا که جنم شیر دارن.

خدایش پوکید مغزم.

رمان نیست پوشال کلره؟
 
امضا : Golbarg
عقب
بالا