متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

مباحث متفرقه [ به اینم می‌گن رمان ؟! ]

  • نویسنده موضوع MehrDãd.K
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 661
  • بازدیدها 30,250
  • کاربران تگ شده هیچ

آل۱۱

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
652
پسندها
8,028
امتیازها
24,973
مدال‌ها
16
سن
20
  • #621
بیاین یه چیزی بگم بهتون

اینجا یه دنیای واقعیه
جهنمه و گناه، اره اینجا همچین جاییه
مگه تو آرشام مغروری و من نفس شیطون؟
که تو بزنی تو گوشم و من بگم اوه آرشی جون
اینجا رمان نیست و توام جنتلمن الدنگ نیستی
قمارم کنن و تو بیای کتکم بزنی، دیدی یهو تو دادگاه نشستی.
قرار نیست فکر کنی شاخ خاصی‌ای که بیای برام چسی بیای. ۲۵ سالت نیست و سرگرد پنج ستاره نیستی. نه امیر لامبورگینی‌ای و نه آرتان هیولا
نه چشمات آبیه و فیست کاپتان بلک.
اصلاً گیریم اسم من سکینه. دوس دارم اگه تو رمانم بودم اون عفریته‌ای بودم که سروان 19 ساله‌ی نفس‌نام رو شکنجه کنه. پخی بیای برام و بگم اوا آرشام جون یواش‌تر. بگی نفسمو پس بدین
منم با گوشتکوب بکوبم تو لبای قلوه‌ای خدادادی سرخش. چشمای هفت‌رنگشو که آبیه و توش رگه‌های عسلی و سبز...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

آل۱۱

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
652
پسندها
8,028
امتیازها
24,973
مدال‌ها
16
سن
20
  • #622
نمی خواستم mbti رو بکشم وسط ولی شخصیت همهههههه ی رماناشونم این‌شکلیه که:
پسره: intj یا estp
دختره: enfp یا esfp
دوست صمیمی پسره: entp یا estp
دوست صمیمی دختره: isfj یا esfp
ماماناشون: estj

...
...
...
حرفی نیست...
آخه به اینم میگن... الله اکبر.. :108:

نویسنده: باشه آقا ول کن غلط خوردممم
همه نقش منفیام Entj بمولا
 

Ftm.gh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
سطح
10
 
ارسالی‌ها
403
پسندها
1,739
امتیازها
10,413
مدال‌ها
13
سن
18
  • مدیر
  • #623
تبلیغای رمانای ازدواج اجباری تلگرام:
1:نازگل دختر فقیر و بدبختیه که تو روستا زندگی می‌کنه. پسر بزرگ خان روستا می‌میره و قاتلا قتل رو گردن بابای نازگل می‌ندازن و پسر دوم خان (که زن داره ولی دوستش نداره) برای نازگل شرط می‌ذاره که اگه باهاش ازدواج کنه نمیذاره باباش رو ببرن زندان. نازگل رو کلی اذیت می‌کنه اما چی میشه اگه بفهمه اون قتل کار بابای نازگل نبوده و عاشقش بشه:)؟
پایان خوش:)

2:طناز دختر شاد و شیطونیه که دانشجوی هنره اما ناخواسته به دنیا اومده و باباش که دوستش نداره اون رو توی شرطبندی به آرشام آرتام زاده آرتینی(که رییس هزارتا شرکت تو بیرمنگام، ده هزار شرکت تو فیلادلفیا و تعداد بیشماری شرکت تو تهرانه) می‌بازه. اما آرشام به قدری بداخلاقه که طناز روی خوشش رو بهش نشون نمی‌ده اما این...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Ftm.gh

Dark night

کاربر حرفه‌ای
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,738
پسندها
19,067
امتیازها
48,373
مدال‌ها
28
  • #624
یه چیزی که من الان دقت کردم اینه که دوستان نه تنها سن و تخصص طرف رو در نظر نمیگیرن، مثلا طرف با ۲۷ سال سن سرهنگ کشوره یا با ۲۴ سال متخصص مغز و اعصابه
تو رمانایی که پسره میره معلم مدرسه میشه هم به این دقت نمیکنن طرف مجرده/=
بابا، معلم متاهل با ۲۵ سال سابقه کار رو با زور و بدبختی میفرستن سر مدرسه دخترونه، بعد شماها معلم مجرد که القضا سال اولشم هست رو میفرستین دبیرستانه دخترونه؟ قوانین اموزش و پرورش برا شماها جوکه؟
خدایا به اینم میگن رمان؟؟؟؟؟
 
امضا : Dark night

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
27
 
ارسالی‌ها
2,514
پسندها
19,962
امتیازها
48,373
مدال‌ها
33
  • #625
اخه چرا تورمانا... همیشه ازشخصیت اصلی دختره، یه شکل قشنگ جذاب میزارن چشمهایی برنگ عسل، موهایی مواج وبرنگ شب لبهایی سرخ وگوشتی، دوستشم که رفیق فابشه رنگ چشماش با اسمش یکیه دریا... چرا نباید از شخصیت عادی شکل متوسط هیکل متوسط، خونواده متوسط بگن، ملموس تر باشه اخه...
همیشه پسره اونقدر هیکل داره تیشرتش داره جر میخوره تو تنش
ادوکلنش برنده، بوش دیوونت میکنه...
ساعدش قده بازوی دختره هس...
پس پسرای عادی وجود ندارن، کلا اینا که میبینیم تو واقعیت رباطن... چرا نباید پسری باشه متوسط، ولی حرکاتش، رفتارش، بیانش صداش اونقدر کاریزما داشته باشه که...
اخه چرا رمانایی که انگار داریم بااون زندگی میکنیم کم شده
چرا واقعیتهای تلخ وشیرین رو باهم به چالش نمیکشن...
چرا بیشتر، شده رویا، ماورا، قتل، ادمکشی
خب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

L.latifi❁

ناظر رمان
سطح
14
 
ارسالی‌ها
932
پسندها
7,031
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
23
  • #626
با زنگ گوشی دختره بیدار میشه و اونیکه بیدارش کرده دوستشه.
آخــه به اینم میگن رمان؟؟ :458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9:
 
امضا : L.latifi❁

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • مدیر
  • #627
یه سوال امروز سر امتحان هندسه ذهنمو درگیر کرد.
چرا سال ٩٩ همه اسم پسر مغروره رو می‌ذاشتن آرشام؟ چرا نمی‌ذاشتن آرصبحانه؟
 

Armita.sh

پرسنل مدیریت
مدیر تالار تیزر رمان
سطح
32
 
ارسالی‌ها
2,399
پسندها
20,101
امتیازها
46,373
مدال‌ها
42
سن
15
  • مدیر
  • #628
اومدم یه یادی کنم از دخترایی که قدشون به زور به سرشونه‌ی آقاییِ مغرور و جذابشون می‌رسید.
مرسی ممنون خدانگهدار.
 

ᎴᏋᏝᏗᏒᏗᎷ

کاربر حرفه‌ای
سطح
27
 
ارسالی‌ها
2,514
پسندها
19,962
امتیازها
48,373
مدال‌ها
33
  • #629
اومدم یه یادی کنم از دخترایی که قدشون به زور به سرشونه‌ی آقاییِ مغرور و جذابشون می‌رسید.
مرسی ممنون خدانگهدار.
ولی خوداییش جذابه واسه نگاه کردن به اقاشون سر رواونقدر بگیرن بالا، چشمها تا نهایت عمق به بالا، گردن کشیده وصاف...
نیم رخ رو بنگر این صحنه ویوی جذابی داره. نزن تو ذوقشون
رفیق.
مرسی، قوه ی خیالم اوج گرف چسبید به ماه...
شب بخیر.
 
آخرین ویرایش

لیلا؛

پرسنل مدیریت
مدیر آزمایشی
سطح
13
 
ارسالی‌ها
1,427
پسندها
4,035
امتیازها
20,173
مدال‌ها
15
سن
22
  • مدیر
  • #630
خدا لعنتتون کنه یه جور از خوبییییییی دختر های زیبای رمان تعریف میکنید که من به شخصه احساس میکنم بدترین آدم رو زمین هستم
اینم شد رمان:648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:
 
امضا : لیلا؛

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
62
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
105
پاسخ‌ها
9
بازدیدها
225
پاسخ‌ها
4
بازدیدها
288
پاسخ‌ها
3
بازدیدها
225
پاسخ‌ها
0
بازدیدها
119
عقب
بالا