مباحث متفرقه [ به اینم می‌گن رمان ؟! ]

  • نویسنده موضوع MehrDãd.K
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 661
  • بازدیدها 27,989
  • کاربران تگ شده هیچ

KAYRA

مدیر بازنشسته خانواده
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
17/10/23
ارسالی‌ها
292
پسندها
3,090
امتیازها
16,513
مدال‌ها
15
سطح
11
 
  • #631
اگه دختره از روی نرده‌های خونه دوبلکسشون سر نمیخورد و مامان یا باباش نمیگفتن: دختر تو چرا بزرگ نمیشی.
رمان نبود!
به اینم میگن رمان؟:22:
 
امضا : KAYRA

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • مدیر
  • #632
و اما بریم سراغِ دیالوگِ پسر مغروره‌ی داستان بعد از اینکه کلی دختره رو کتک زده و مثلِ یه چیزی پشیمونه.
-‌ خانمم، فِلانیم... توروخدا برگرد، من بدونِ تو می‌میرم. آخه به این زندگیِ ماهم میگن رمان؟!:unsure:
 

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • مدیر
  • #633
شرایط ساختن یه شخصیت پسر:
١- قد بلند (دختر حتما باید به زور به شونه‌ش برسه)
٢- ادکلن تلخ.
٣- ضربه خوردن از عشق قبلیش (توجه داشته باشید، بعداً می‌فهمه اصلاً اونو دوست نداشته)
۴- تنفر به مقدارِ خیلی زیاد از دخترا.
۵- یه خدمتکارِ چشم رنگی و محجوب.
تبریک میگم، شما تونستید یه شخصیتِ مرد بسازید، آخه پروفسور، به اینم میگن رمان؟:unsure:
 

GHOGHA.YAGHI

ویراستار رمان + ناظر رمان
ناظر رمان
تاریخ ثبت‌نام
28/7/23
ارسالی‌ها
274
پسندها
3,580
امتیازها
21,773
مدال‌ها
13
سن
23
سطح
12
 
  • #634
ب نام خدا

دیدین یه سری چیزا تو همه رمان ها هست ؟!+
اونا رو بنویس...
به این صورت که
*همیشه ....
به اینم میگن رمان ؟! *

اسپم ندیم.​
همیشه هف هشت نفر عاشق شخصیت اصلی رمانن!
به اینم میگن رمان:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9::tease:
 
امضا : GHOGHA.YAGHI

<سکوت>

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
9/12/23
ارسالی‌ها
2
پسندها
78
امتیازها
80
سطح
0
 
  • محروم
  • #635
تمامی پسر های تو رمان بازو و هیکل ورزشکاری دارن پس اینایی که ما تو خیابون می‌بینیم از کجا اومدن؟
صدتا بزرگ خاندان معرفی میکنن که از زورگویی و خشن بودن رو دست ندارن اما که پسره عاقل ترین و عقل کل ترین آدمه و برای همه تصمیم میگیره و بعد از کلی تعریف از عقل نداشته پسره ازش کتک میخوره اونم سر یه چیز مسخره
آخر های رمانم دختره حتما باید بره تو کما یا کلا کارش به بیمارستان کشیده بشه تا همه از ظلم کردن پشیمون بشن و به خدا قول بدن دیگه اذیتش نمیکنن:suicide2::yes:
به اینم میگن رمان؟:/
 
آخرین ویرایش

Edward

کاربر سایت
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
30/4/21
ارسالی‌ها
418
پسندها
11,361
امتیازها
27,613
مدال‌ها
15
سطح
19
 
  • #636
ایده های رمان های خز که هنوز که هنوز رو بورسه

۱ _پسر پولدار دختر خدمتکار اما خشکل و کم سن اول رمانم حتما از پسره متنفره لجش رو در میاره:straight-face:


۲_پسره خون‌آشام عاشق دختر انسان میشه اصلا هم عجیب نیست تو ۱۰۰۰ سال عمرش یه بارم عاشق نشده تا اون خانمی که هر طور حساب کنی جا جدش میشه رو ببینه:vampire:

۳_ ارباب رعیتی پسره ارباب جذاب بی عصاب و بی احساس روستاس میره عاشق دختری میشه که نوکره خونه اش هستش که احتمالا خریدتش اصلا هم عجیب نیست تو سال ۲۰۲۴ چنین چیزی:sun-bespectacled:


۴_ رمان مثلا مافیایی که حتما اینجا پدر دختره یا داداشش دیگه به سلیقه نویسنده شزطبندی می کنه بدهی بالا میاره دختره رو می فروشند به رئیس مافیا خشن وحشیییییی که در نود درصد مواقع در ادامه مثل مورد ۱ میشه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

Delaram*☆♡

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
1/9/23
ارسالی‌ها
1,535
پسندها
12,385
امتیازها
35,373
مدال‌ها
27
سطح
20
 
  • #637
ایده ها وژانرهای کلیشه ای و به شدت.... اخه تعجبم از اینه چرا باید نویسنده وقتشو مغزشو هزینشو بزاره...
درصورتیکه قلم ارزشش خیلی والاست. فقط واس اینکه خواننده داره؟!!
؛ دختر پولدار، دوستاش از خودش پولدارتر، زندگی لاکچری
ولی یسره حرف از خودکشی درکم نمیکنن:chatterbox: متنفر از جماعت پسر
فیمینیست خفن ولـــــــــــــی یهویی در یکی از همین دور دور زدنای اکیپ دوستای دخترش که اونام چندفه معدشونو شستشو دادن واسه مرحله ی خودزنی... کل کل با یه اکیپ پسرونه، تصادف، زخمی شدن...
دعوا خطو نشون...
:sugarwarez-052::108::straight-face::648314-d18ae5246291866d416d447f52bdf0bf:

دو هفته بعد: نفسم به نفست بنده
توکی بودی؟! کجابودی؟! که حالا شدی دوستم رفیقم خواهرم خونوادم :day-dreaming...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

M A H D I S

ناظر ترجمه + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
2/7/22
ارسالی‌ها
507
پسندها
7,995
امتیازها
21,773
مدال‌ها
31
سن
23
سطح
12
 
  • مدیر
  • #638
من بشخصه از هر چی رمان که هیچ کدوم‌شون مشکل مالی ندارن و برای هر مرحله از زندگی‌شون راحت پول خرج می‌کنند خسته شدم:suicide2::458071-43334d713ad235cc803ee5474567490d:
حالا هر چقدرم قلم نویسنده عالی باشه.
بخصوص تو این اوضاع جامعه، اصلا قابل درک نیست!
الان یه مجلس عروسی رو جوونا به سختی می‌گیرن بعد تو رمانه راحت میرن برا خودشون خونه بزرگ‌تر می‌خرن که راحت تر باشن اول زندگی :/ :/ :/ :suicide2:
 
امضا : M A H D I S

Armita.sh

منتقد ادبیات + کاربر فعال سرگرمی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
تاریخ ثبت‌نام
3/6/22
ارسالی‌ها
2,341
پسندها
19,292
امتیازها
46,373
مدال‌ها
40
سن
14
سطح
24
 
  • مدیر
  • #639
یادش بخیر، یه زمانی هم همه شخصیتا چشمای آبیشون با موهای بلوندشون یه هارمونیِ خاصی داشت:big-grin:
 

MAHLA.MI

عکاس انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
17/1/21
ارسالی‌ها
417
پسندها
9,373
امتیازها
24,413
مدال‌ها
16
سن
19
سطح
15
 
  • #640
اوه مانتو مو امروز با کدوم ماشینم ست کنم:111:
 
عقب
بالا