منطق دخترای تو رمان اینجوریه که میگردن ببینن کدوم از همه خوار و خفیف ترشون میکنه بهشون محل سگم نمیذاره میگن وای چه پسری برم عاشقش شمممم
به اینم میگن رمان؟
دختره همخونه پسرهاس از خواب پامیشه بره حموم تا درو باز میکنه پسره با حوله میاد بیرون و دختره چشاش قد نعلبکی باز میشه و هنگ میکنه. پسره پوزخند میزنه و با بی محلی میره تو اتاقش. دختره از همونجا عاشق میشه.