نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

مشاعره مشاعر با شعر نو

  • نویسنده موضوع AVA_SEY
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 109
  • بازدیدها 2,947
  • کاربران تگ شده هیچ

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #51
شادي مکن از زادن و شيون مکن از مرگ زين گونه بسي آمد و زين گونه بسي رفت!
تو طلوع کردی و عشق باز امد
شعر شکوفه کرد
و کبوتر شادی بال زنان برگشت
تنهایی و خستگی بر خاک ریخت
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #52
تو طلوع کردی و عشق باز امد
شعر شکوفه کرد
و کبوتر شادی بال زنان برگشت
تنهایی و خستگی بر خاک ریخت
ترا من چشم در راهم

شباهنگام

در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #53
ترا من چشم در راهم

شباهنگام

در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند

در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
من صدای نفس باغچه را میشنوم
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عظسه اب از هر رخنه سنگ
چک چک چلچله از سقف بهار
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #54
من صدای نفس باغچه را میشنوم
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عظسه اب از هر رخنه سنگ
چک چک چلچله از سقف بهار
روزها اینقدر شلوغ‌اند و زخمی و ناتمام
اندوه را نمی‌فهمند
و‌ تو‌ ای شب, کارت از حرف گذشته است
امشب مرا مهمان کن به خوابی بلورین
و رؤیایی شیرین
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #55
روزها اینقدر شلوغ‌اند و زخمی و ناتمام
اندوه را نمی‌فهمند
و‌ تو‌ ای شب, کارت از حرف گذشته است
امشب مرا مهمان کن به خوابی بلورین
و رؤیایی شیرین
نه ترا از حسرت های خویش بر نتراشیده ام
تو را از خشم خویش بر نکشیده ام
تو را به وزه اندوه خویش بر نساخته ام
و را بر گزیدم
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #56
نه ترا از حسرت های خویش بر نتراشیده ام
تو را از خشم خویش بر نکشیده ام
تو را به وزه اندوه خویش بر نساخته ام
و را بر گزیدم
مدارا کن مرا با خلق سردم
به عادت در کنارت مینشینم
درونم خو گرفته حال غمگین
من از نامردی خلقی چنینم
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #57
مدارا کن مرا با خلق سردم
به عادت در کنارت مینشینم
درونم خو گرفته حال غمگین
من از نامردی خلقی چنینم
من ندیدم بیدی
سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان میبخشد
نارون شاخه خود را به کلاغ
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #58
من ندیدم بیدی
سایه اش را بفروشد به زمین
رایگان میبخشد
نارون شاخه خود را به کلاغ
غصه تلخ منو از تو‌چشام میدونه
نکنه فاصله با خاطره همدست شده
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

m.sina

کاربر خبره
سطح
14
 
ارسالی‌ها
3,536
پسندها
7,166
امتیازها
35,773
مدال‌ها
16
  • #59
غصه تلخ منو از تو‌چشام میدونه
نکنه فاصله با خاطره همدست شده
هر چه بیشتر فکر میکنم
کمتر بیاد می اورم خودم را
پیش از عاشقت بودن الان دقیقا کیستم
ته مانده ای از خودم
یا تمام تو
 
امضا : m.sina

فلورا.

کاربر حرفه‌ای
سطح
14
 
ارسالی‌ها
1,966
پسندها
4,715
امتیازها
28,973
مدال‌ها
17
  • #60
هر چه بیشتر فکر میکنم
کمتر بیاد می اورم خودم را
پیش از عاشقت بودن الان دقیقا کیستم
ته مانده ای از خودم
یا تمام تو
وساحل برای ردّ پایمان هنر نمایی؛
کنارم بمان تا تکّه ای از شامگاه
تاکلمات تسخیر شده ی باران
ت
 
امضا : فلورا.
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] m.sina

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا