مشاعره مشاعر با شعر نو

[m.sina]

وساحل برای ردّ پایمان هنر نمایی؛
کنارم بمان تا تکّه ای از شامگاه
تاکلمات تسخیر شده ی باران
ت

نه تو می مانی نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت

 

[فلورا.]

نه تو می مانی نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
غصه هم خواهد رفت

تو کجایی تو کجایی تو کجا
شب پرواز پرستو
شب جادهای سرد
به خیال تو قدم میزنم
به جادهای درد

 

[m.sina]

تو کجایی تو کجایی تو کجا
شب پرواز پرستو
شب جادهای سرد
به خیال تو قدم میزنم
به جادهای درد

دراین خرابه
در اغوش این سکوت
هنوز یاد تو
سرمایه حیات من است

 

[فلورا.]

دراین خرابه
در اغوش این سکوت
هنوز یاد تو
سرمایه حیات من است

تـا تـرا بینـم غـم از یـادم رود
کی دگر داد از معیشت میزنم

 

[m.sina]

تـا تـرا بینـم غـم از یـادم رود
کی دگر داد از معیشت میزنم

ما همان مظلوم و خوار و بی نصیب
ران چه حاصل
جز دروغ و دروغ
زین حاصل جز فریب و جز فریب

 

[فلورا.]

ما همان مظلوم و خوار و بی نصیب
ران چه حاصل
جز دروغ و دروغ
زین حاصل جز فریب و جز فریب

بی پرده نویسم شیخ؛ حقیقت تلخ است

در باب فصاحت؛ ز من خرده مگیری هرگز.....

 

[m.sina]

بی پرده نویسم شیخ؛ حقیقت تلخ است

در باب فصاحت؛ ز من خرده مگیری هرگز.....

زندگانی را
بخون خویش رنگ ارزو ببخشد
و به خون خویش
صورت دلخواه زد بر پرده امید

 

[فلورا.]

زندگانی را
بخون خویش رنگ ارزو ببخشد
و به خون خویش
صورت دلخواه زد بر پرده امید

دست های ما شاید
فریاد های بلند غروریست
که گوش فلک را کر می کند اما

 

[m.sina]

دست های ما شاید
فریاد های بلند غروریست
که گوش فلک را کر می کند اما

از بدی گریختم
و دنیا مرا نفرین کرد
و سال بد در رسید
سال اشک پوری سال خون مرتضی
سال تاریکی
و من ستاره م را یافتم من خوبی را یافتم
و به خوبی رسیدم

 

[فلورا.]

از بدی گریختم
و دنیا مرا نفرین کرد
و سال بد در رسید
سال اشک پوری سال خون مرتضی
سال تاریکی
و من ستاره م را یافتم من خوبی را یافتم
و به خوبی رسیدم

من و دل شبی خیالی نشینم تا سحرها به امیدی که شود رُخت عیانی
همه وقت م**س.ت و شیدا که ز عمق دل بگویمت

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.