شاعر‌پارسی اشعار ظهیر فاریابی

  • نویسنده موضوع ღReyhaneღ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 80
  • بازدیدها 1,145
  • کاربران تگ شده هیچ

ღReyhaneღ

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
27/7/19
ارسالی‌ها
580
پسندها
896
امتیازها
6,273
مدال‌ها
9
سطح
8
 
  • نویسنده موضوع
  • #81
زهی مسخّر حُکمت ز ماه تا ماهی
شه ستاره سپاه و سپهر درگاهی

چوبندگان ،مه و خورشید بر درت شب و روز
نشسته اند به هر خدمتی که در خواهی

تویی که از ره تسبیب،قسط روزی خلق
به دستِ توست گر افزایی و اگر گاهی

تو آن سپهر شکاری که شیر بیشه چرخ
ز بیم تیغ تو تن دردهد به روباهی

به حلم و پر هنری چون خرد در ارواحی
به رفق و خوش سخنی چون سخن در افواهی

به مصر مُلک خدایت عزیز کرد و هم اوست
که داد تخت عزیزی به یوسف چاهی

ز توست چهره دین را طراوت از پی آنک
به تیغ حجت،آثار صبغة اللهی

برد سنان تو از چشم روز بینایی
دهد ضمیر تو از راز چرخ آگاهی

شکست نامده از هیچ روی در حشمت
مگر به طره جعد بتان خرگاهی

کجا رسد مه و خورشید،چون کند می لعل
به روز پیش تو خورشیدی و به شب ماهی

خدایگانا دانی که خدمت تو مرا
مقدم است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : ღReyhaneღ

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا