- ارسالی‌ها
- 598
- پسندها
- 15,450
- امتیازها
- 35,373
- مدال‌ها
- 25
~ با سلام و وقت بخیر ~
فعالیت این تاپیک از سر گرفته شد.
فعالیت این تاپیک از سر گرفته شد.
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.
درخواست نقد درخواست مشاوره انتخاب نام برای رمان| توسط تیم نقد
- نویسنده موضوع GHAZAL NAROUEI
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 111
- بازدیدها 11,348
- کاربران تگ شده هیچ
- ارسالی‌ها
- 69
- پسندها
- 585
- امتیازها
- 3,713
- مدال‌ها
- 6
سلام خسته نباشید درخواست مشاوره نام داشتم
نام رمان: رقص رزهای سیاه
نویسنده: E.raven
ژانر: #فانتزی #معمایی
خلاصه: در هائویا، همه چیز یک جهنم زیباست، آدم‌هایی که به دست هیولاها خورده می‌شوند و گاهی هم دروازه‌ای آبی باز می‌شود و انسان‌هایی بدون حافظه از آن بیرون می‌افتند؛ اما دو ماه پیش، پسر جوان نوزده ساله‌ای با یک خاطره از آزمایشی در زیرزمین شهرداری، بیدار می‌شود و همان گره باز شده‌ی یک هزارتو می‌شود، هزارتویی که آن‌ها را به سمت حقیقت هائویا راهنمایی میکند و به طرز عجیبی همه می‌دانند با کشف حقیقت دنیا را به قعر تاریکی فرو خواهند برد.
بررسی شد
نام رمان: رقص رزهای سیاه
نویسنده: E.raven
ژانر: #فانتزی #معمایی
خلاصه: در هائویا، همه چیز یک جهنم زیباست، آدم‌هایی که به دست هیولاها خورده می‌شوند و گاهی هم دروازه‌ای آبی باز می‌شود و انسان‌هایی بدون حافظه از آن بیرون می‌افتند؛ اما دو ماه پیش، پسر جوان نوزده ساله‌ای با یک خاطره از آزمایشی در زیرزمین شهرداری، بیدار می‌شود و همان گره باز شده‌ی یک هزارتو می‌شود، هزارتویی که آن‌ها را به سمت حقیقت هائویا راهنمایی میکند و به طرز عجیبی همه می‌دانند با کشف حقیقت دنیا را به قعر تاریکی فرو خواهند برد.
در حال تایپ - رمان رقص رزهای سیاه | E.raven کاربر انجمن یک رمان
کد: ۳۹۶۹ ناظر: @za_amiriyan نام رمان: رقص رزهای سیاه نویسنده: E.raven ژانر: #فانتزی #معمایی خلاصه: در هائویا، همه چیز یک جهنم زیباست، آدم‌هایی که به دست هیولاها خورده می‌شوند و گاهی هم دروازه‌ای آبی باز می‌شود و انسان‌هایی بدون حافظه از آن بیرون می‌افتند؛ اما دو ماه پیش، پسر جوان نوزده ساله‌ای...
forum.1roman.ir
بررسی شد
آخرین ویرایش توسط مدیر
- ارسالی‌ها
- 2,227
- پسندها
- 16,621
- امتیازها
- 44,373
- مدال‌ها
- 18
سلام خسته نباشید درخواست مشاوره‌ی نام داشتم برای رمان
موضوع 'رمان رهای در اسارت | کارگروهی کاربران انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان رهای در اسارت | کارگروهی کاربران انجمن یک رمان
ژانر تراژدی عاشقانه
خلاصه:رهایی از جنس درد، زندانی از جنس آه و زجر ، زندانی‌ای در اسارت اشک‌ها و غم‌ها، زندانی‌ای که ناگه به خود آمد و خود را اسیر روزگار و زمانه دید. اسیری در بند کینه‌ی روزگار؛ زندگی گاه خرابه‌ایست مخروب، گاه دردی بر جان‌های بی‌جان، و گاه آهی بر لب‌های خاموش! و گاه رهایی که در حصار انتقام رها شده، حال تقدیر به سراغش میاد تا قلبش را به بازی بگیرد و او را به مرز تباهی بکشاند. او نامش رها بود؛ اما دربند اسارت‌‌ها بود.
موضوع 'رمان رهای در اسارت | کارگروهی کاربران انجمن یک رمان' در حال تایپ - رمان رهای در اسارت | کارگروهی کاربران انجمن یک رمان
ژانر تراژدی عاشقانه
خلاصه:رهایی از جنس درد، زندانی از جنس آه و زجر ، زندانی‌ای در اسارت اشک‌ها و غم‌ها، زندانی‌ای که ناگه به خود آمد و خود را اسیر روزگار و زمانه دید. اسیری در بند کینه‌ی روزگار؛ زندگی گاه خرابه‌ایست مخروب، گاه دردی بر جان‌های بی‌جان، و گاه آهی بر لب‌های خاموش! و گاه رهایی که در حصار انتقام رها شده، حال تقدیر به سراغش میاد تا قلبش را به بازی بگیرد و او را به مرز تباهی بکشاند. او نامش رها بود؛ اما دربند اسارت‌‌ها بود.
آخرین ویرایش
امضا : SETAYESH.MO
- ارسالی‌ها
- 3,334
- پسندها
- 43,803
- امتیازها
- 69,173
- مدال‌ها
- 38
- سن
- 20
سلام درخواست مشاور دارم برای نام رمان فال شیرین
نام رمان: فال شیرین
نویسنده: ریحانه نصیری
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه: اتفاقی تلخ دو سالی‌ست زندگی شهرزاد را به سیاهی کشانده. شهرزادی که بار تلخ تنهایی را به تنهایی بر دوش میکشد. خسته از ملعبه‌های روزگار، حیاتش را بار‌ها به چالش مرگ کشانده اما پیمان با مادرش او را از تباهی رهایی داده. دل‌نگرانی مادر شهرزاد برای جگر‌گوشه‌اش، او را وادار به انجام هرکاری میکند؛ حتی به قیمت هم‌نشین شدن او با یک پسر جوان. و حال این شهرزاد است که بین دوراهی خیر و شر، محکوم به انتخاب است.
بررسی شد
نام رمان: فال شیرین
نویسنده: ریحانه نصیری
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
خلاصه: اتفاقی تلخ دو سالی‌ست زندگی شهرزاد را به سیاهی کشانده. شهرزادی که بار تلخ تنهایی را به تنهایی بر دوش میکشد. خسته از ملعبه‌های روزگار، حیاتش را بار‌ها به چالش مرگ کشانده اما پیمان با مادرش او را از تباهی رهایی داده. دل‌نگرانی مادر شهرزاد برای جگر‌گوشه‌اش، او را وادار به انجام هرکاری میکند؛ حتی به قیمت هم‌نشین شدن او با یک پسر جوان. و حال این شهرزاد است که بین دوراهی خیر و شر، محکوم به انتخاب است.
در حال تایپ | رمان ضمیر بی‌نهاد | ریحانه نصیری کاربر انجمن یک رمان
کد: ۳۶۰۲ ناظر: @pooneh_b نام رمان: ضمیر بی‌نهاد نویسنده: ریحانه نصیری ژانر: #عاشقانه #درام خلاصه: اتفاقی تلخ دو سالی‌ست زندگی شهرزاد را به سیاهی کشانده. شهرزادی که بار تلخ تنهایی را به تنهایی بر دوش میکشد. خسته از ملعبه‌های روزگار، حیاتش را بار‌ها به چالش مرگ کشانده اما پیمان با مادرش او را...
forum.1roman.ir
بررسی شد
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : .REIHANEH.
- ارسالی‌ها
- 1,310
- پسندها
- 28,718
- امتیازها
- 53,071
- مدال‌ها
- 23
- سن
- 24
- مدیر
- #55
سلام. خسته نباشید.
در خواست مشاوره نام دارم
ژانر: عاشقانه. درام. اجتماعی
یک دختر که با خواهر برادراش زندگی میکنه و از اونا مراقبت میکنه
یه پسر که به دلیل یه مشکل پزشکی که باعث میشه مادر محبتش رو به بچش از دست بده. از محبت مادرش محروم میشه.
این دو باهزار تا سختی باهم ازدواج می کنند
ولی بچشون با سند روم به دنیا میاد
این بینابین هم مشکلاتشون زیاد میشه
در خواست مشاوره نام دارم
ژانر: عاشقانه. درام. اجتماعی
یک دختر که با خواهر برادراش زندگی میکنه و از اونا مراقبت میکنه
یه پسر که به دلیل یه مشکل پزشکی که باعث میشه مادر محبتش رو به بچش از دست بده. از محبت مادرش محروم میشه.
این دو باهزار تا سختی باهم ازدواج می کنند
ولی بچشون با سند روم به دنیا میاد
این بینابین هم مشکلاتشون زیاد میشه
امضا : Lili.Da
- ارسالی‌ها
- 31
- پسندها
- 292
- امتیازها
- 990
- مدال‌ها
- 2
آخرین ویرایش توسط مدیر
- ارسالی‌ها
- 785
- پسندها
- 8,225
- امتیازها
- 25,273
- مدال‌ها
- 22
سلام و عرض وقت بخیر و خسته نباشید! درخواست پیشنهاد عنوان برای رمانم داشتم.
خلاصه: چشم‌ها در حسرت افشای آن‌چه در پشت پرده‌هاست و جان را می‌آزارد هستند؛ این‌بار داستان پسر و پدر، پدری که تنها نام پدر را یدک میکشد و پسری که خود را از زیر یوغ اموال و املاک و راه پدر جدا میکند. حال این بین، نفرت لملمه می‌زند؛ شیفتگی غنچه میکند و احوالات را متحیر می‌سازد. در پی‌اش اشک هست و اشمئزازی عظیم‌تر.
موضوع داستان: محوریت موضوع بیشتر روی زندگی پسری هست که پدرش توی دولت مسئولیت مهمی داره. پسر (آرمان) با کارها و دزدی‌های پدرش از مال مردم و وعده و وعید بیجا دادن بیزاره و سعی کرده مستقل باشه. از طرفی با فهمیدن بقیه که پدرش فلان کسه و پارتی داره می‌ترسه؛ چون دوست نداره بقیه فکر کنن به هرجایی که رسیده به...
خلاصه: چشم‌ها در حسرت افشای آن‌چه در پشت پرده‌هاست و جان را می‌آزارد هستند؛ این‌بار داستان پسر و پدر، پدری که تنها نام پدر را یدک میکشد و پسری که خود را از زیر یوغ اموال و املاک و راه پدر جدا میکند. حال این بین، نفرت لملمه می‌زند؛ شیفتگی غنچه میکند و احوالات را متحیر می‌سازد. در پی‌اش اشک هست و اشمئزازی عظیم‌تر.
موضوع داستان: محوریت موضوع بیشتر روی زندگی پسری هست که پدرش توی دولت مسئولیت مهمی داره. پسر (آرمان) با کارها و دزدی‌های پدرش از مال مردم و وعده و وعید بیجا دادن بیزاره و سعی کرده مستقل باشه. از طرفی با فهمیدن بقیه که پدرش فلان کسه و پارتی داره می‌ترسه؛ چون دوست نداره بقیه فکر کنن به هرجایی که رسیده به...
آخرین ویرایش
امضا : R.Reyhani
- ارسالی‌ها
- 118
- پسندها
- 1,469
- امتیازها
- 9,763
- مدال‌ها
- 7
درخواست مشاوره داشتم
در حال تایپ - رمان بوکا | فاطمه تهمتن کاربر انجمن یک رمان
کد: ۳۸۱۱ ناظر: @Moradzade79 نام رمان: بوکا نویسنده: فاطمه تهمتن ژانر: #فانتزی #عاشقانه خلاصه: هنگامی که ماه برفراز آسمان مینشیند طنین گریه دختری جنگل را به سوگ مینشاند. نغمه‌ی نادری که جمله را فریفته میکند پسرکی را به قفای خود میکشد. بوکا:کلمه‌ای اسپانیایی به معنی دهان
forum.1roman.ir
امضا : soft.and.lily
- ارسالی‌ها
- 158
- پسندها
- 3,018
- امتیازها
- 16,413
- مدال‌ها
- 9
- سن
- 22
وقت بخیر
عنوان فعلی: گودال نیش
ژانر: #فانتزی
اطلاعات مورد نیاز رو در گفتوگو ارائه میدم.
بررسی شد
عنوان فعلی: گودال نیش
ژانر: #فانتزی
اطلاعات مورد نیاز رو در گفتوگو ارائه میدم.
در حال تایپ - رمان گودال نیش | تایلرجیم کاربر انجمن یک رمان
کد رمان: 2914 ناظر: @za_amiriyan نام رمان: گودالِ نیش (جلد اول) به قلم: تایلر جیم ژانر: #فانتزی زاویه دید: اول شخص خلاصه: مدونا فردی دائم‌الخمر است. او که با تلخی‌های گذشته دست و پنجه نرم میکند، در جست‌و‌جوی مسببِ سال‌ها عذابش، به کوهستان رفته و سعی دارد، با کمکِ ساكنین آنجا، عدالت را اجرا...
forum.1roman.ir
بررسی شد
آخرین ویرایش توسط مدیر
