- تاریخ ثبتنام
- 20/4/19
- ارسالیها
- 2,744
- پسندها
- 20,130
- امتیازها
- 53,173
- مدالها
- 28
سطح
29
دلفی ریدل
روبروی هم وایسادیم و با چشمامون برای هم خط و نشون میکشیدیم!
دایره مانند میچرخیدیم و منتظر بودیم اون یکی دست از پا خطا کنه تا کلک هم و بسازیم
حوصلم داشت زیادی سر میرفت و تماشاگرها، منتظر یه صحنهی جانانه بودن!
اما امان از شانس بد!
یه سنگ رفت زیر پام و شاتالاق!
با نشیمنگاه خوردم زمین!
الیور هم از فرصت استفاده کرد و با اکسپلیارموس، من و خلع صلاح کرد!
خندهای کرد و گفت:
- خب حالا میخوای چیکار کنی!
یه لبخند ژیکوند تحویلش دادم و به پرواز در اومدم!
قدرتی از بابای کچلم به هم رسیده بود!
نه مث این که این بابای ماهم یه جایی به درد خورد
از بالا دیدم که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش