اخ اخ سرم
اخ اخ کمرم
چشمامو باز کردم که دیدم سوروس بیجول پشتش به منه و این شکلی داره به ولدی نگا میکنه
حالا خوبه ولدی سرگرم کادوهاش بود قیافش رو نمیدید!
نشستم سرجام و نگاهمو چرخوندم دنبال یه چوب دستی که دیدم چوب دستی بلاتریکس اونجا افتاده
سریع برش داشتم و رو به سوروس جیغیدم... یعنی جیغ زدم:
- استوپفای
فرتی افتاد زمین
حالا قیافه ها:
ولدی
دلفی
الویه
الیشیا
سالاد سزار
من
عمهی داداش عموی بابای سوروس
یهو دلفی و الویه همزمان داد زدن:
- هلگا چیکارش میکنه
الیشیا و سپیده:
- سوراخ سوراخش موکوله
سالاد سزار پوکر گفت:
- سوروس تو لایق یه خاک تو سرت هستی. واقعا که. یه هافلپافی یه اسلایدرینی رو بیهوش کنه؟!
من:
همچنان...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
اَه اَه...این هلگا هم دیگه خیلی پرو شده...وایسا، وایسا بلایی به سرت بیارم که به ولدمورت بگی خان دایی
داد زدم
تااااااااامممممم
تام/ولدی گفت
بله...
یکی زدم زیر گوشش و گفتم
خاک تو سرت، کو اون جذبهی ولدمورت، کو اون عزت و آبروی سالازار اسلیترین
سالازار
اسلیترینیها
گیریفی ها
هافلیها
ریونیها
سالازار
کنان گفت
خاک تو سرت تام، آبروی منو بردی، ننگ بر تو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
جیییییغ
وایسا من تورو از به دنیا اومدن پشیمون نکنم هلگا نیستم!
دستم رو به زور تکون دادم و چوبدستیم رو یافتم.
گرفتمش سمت سوروس و گفتم:
- پتریفیکوس توتالوس
خشک شده موند.
اوخی بچم شکست عشقی خورد فکر کنم!
یکم با ورد و اینا ور رفتم یهو خوب شدم.
عجب!
پاشدم و خیلی مغرورانه گفتم:
- من هلگا هافلپاف برندهی این دوئ...
یهو چوبدستیم پرت شد اونور!
وا! نکنه هاگرید اومده؟!
چپ چپ به الویه که واسه خودش سوت میزد و مثلا میگفت من نمیدونم کی زده نگاه کردم.
چرا همه جا هستی اخه؟ Oliver wood♥E
الویه:
ولدی بی مماخ:
سوروس
دلفی
نچ نچ
ریونکلاویها هم کلا خنثی
فکر کنم همه از این دوئل لذت بردید بسی که جذاب بود
دوئل تنگاتنگی بود! ولی فکر کنم همه موافق باشید که قدرت تخیل سوروس کمی بیشتر بود.
برنده Regina_R
تشکر از هلگای عزیز و همهی کسانی که همراهی کردن