متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

شاعر‌پارسی اشعار سارا قبادی

  • نویسنده موضوع SAN.SNI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 228
  • برچسب‌ها
    color
  • کاربران تگ شده هیچ

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #1
این که تو را نمی بینم
دلیل فراموشی نمی شود
من خدا را هم نمی بینم
اما ضربان قلب من است
مثل تو
که در گوشه ی به غم نشسته ی قلبم
عجیب می کوبی
!
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #2
بهار؛
می تواند نام تو باشد
وقتی
که در همهمه یِ سبزِ دلم
دوستت دارم هایت

شکوفه می زنند.
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #3
آدم ها گاهی خاکستری اند
نه بودنشان آرامت می کند و نه رفتنشان!

گاهی چنان با عشق می آیند
که هُرم نگاهشان
و عطر حرف هایشان
روحت را می نوازد

و گاهی چنان بی مِهرند
که تو می مانی
پنجره ای رو به پاییز،
بغضی تلخ،
و سکوت و سکوت و سکوت....

آدم ها را جدی نگیرید
خودتان باشید
بغض ها را ببلعید
از هستی لذت ببرید
و عشق ببخشید به جانِ روزهایتان

آدم ها را جدی نگیرید

آدم ها گاهی خاکستری اند
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #4
آرام جانم
کی می رسی از راه؟

پیچک های سبز دلم
ناباورانه پاییز نیامدنت را باور کرده اند
و در نارنجی پیراهنش رنگ باخته اند

این روزها
غم از در و دیوار دلم بالا می رود
و گلوی احساسم را می خراشد

کی می رسی از راه؟
تا اطلسی ها زیر پاهایت سبز شوند
شمعدانی ها بخندند
عطر یاس تمام شهر را پر کند
و من
تبِ تندِ تنم را
میان سردی لب هایت بپاشم
و در آرامش آغوشت به خواب روم

نازنینم

کی می رسی از راه؟


(...)
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #5
بعضی روزها عجیب بوی تو را می دهند
دلتنگی کنج خانه می نشیند
زل می زند به چشمانم
و یادت را بر سینه ام می فشارد ....

گوش کن
این صدای قلب من است
که بیقرار می کوبد

حالا باز هم نیا!
اما بگو
با عطر تو

که جاری‌ست در لحظه هایم چه کنم؟!

(...)
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #6
پاییز از چشمان من شروع شد
از برگ ریزان دلم
از نارنجیِ سکوتم
که مشت مشت دلتنگی به آسمان می پاشید

پاییز
نگاه خشکیده ی من بود
بر تنِ خسته ی کوچه
و عشق نافرجامی

که داشت کم کم غروب می کرد ...
 
امضا : SAN.SNI

SAN.SNI

مدیر بازنشسته
سطح
30
 
ارسالی‌ها
6,050
پسندها
27,879
امتیازها
70,873
مدال‌ها
26
  • نویسنده موضوع
  • #7
شب ها که می خوابم
صدای چرخش دستگیره ی "در"
در خانه می پیچد
و تو پاورچین پاورچین
نزدیک می شوی
روی بستر تنم قدم می زنی
و عطرت
پر می کند مشامم را

چشمانم را باز می کنم
پرده تکان می خورد
پنجره ها به هم می کوبند
و چیزی
در درونم فرو می ریزد
چیزی مثل از دست دادن تو

کابوس نبودنت

چه غم انگیز است...
 
امضا : SAN.SNI

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,440
پسندها
40,387
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #8
ما دیر رسیدیم به هم
خیلی دیر
آنقدر که پاهایم
برای رسیدن به تو می‌دود
اما نمی‌رسد .
دستانم
دل آشفتگی‌هایم را
در دل شب تاب می‌دهد
تا آرام گیرم .
چشمانم
همیشه نگران احساس توست
و طفلک دلم
مدام غم دوست داشتنت را
به جان می‌خرد
نازنینم
کمی از مهرت را
برای من نگه دار
من تمام جانم را
برایت کنار گذاشته‌ام .
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

Kalŏn

پرسنل مدیریت
مدیر تالار شعرکده
سطح
41
 
ارسالی‌ها
9,440
پسندها
40,387
امتیازها
96,873
مدال‌ها
41
  • مدیر
  • #9
فراموشت کرده ام
مثل کودکی که
میان کوچه پس کوچه های شهر آواره است
و راه خانه اش را گم کرده است
مثل پیرزن عصا به دستی
که می گویند آلزایمر دارد
و همه ی گذشته اش را از یاد برده است .
فراموشت کرده ام
فقط
گاهی هنوز
نگرانت می شوم !
مراقب خودت باش نازنینم .
 
امضا : Kalŏn
  • Heart
واکنش‌ها[ی پسندها] ANAM CARA

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا