نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.
  • تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

دلنوشته دلنوشته‌ی عاشقانه‌ای برای تویی که نمی‌شناسمت | کار گروهی کاربران انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع A.TAVAKOLI❁
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 5
  • بازدیدها 217
  • کاربران تگ شده هیچ

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #1
::..به توکل نام اعظمت... بسم الله الرحمن الرحیم..::

نام دلنوشته: عاشقانه‌ای برای تویی که نمی‌شناسمت
نویسندگان: آرزو توکلی و غزل قائلی

مقدمه:
چندیست در شعله‌ی عشقِ معشوقی غریب زِ آشوب گیتی‌مان غربت زدگی آموخته‌ایم، غربتی به رنگ معشوقی که چنگ انداخته بر بندبند وجودمان و در سایه‌ای از هیچ می‌نگرد بغضی را که بر سر نبودش بر گلو جا خوش کرده است!

اینک می‌خوانیم زِ دلی که در پی او از اشک‌هایمان، که نشانیست آشنا از غریب گم شده در شب‌های هویدایی، مایه می‌گذارد‌
و بی‌ابا می‌گذرد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : A.TAVAKOLI❁

G.ASADI

مدیر بازنشسته
سطح
38
 
ارسالی‌ها
1,254
پسندها
41,149
امتیازها
60,573
مدال‌ها
24
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...


614507_55d8129b2b3bd338171f79aeb97b64bc.jpg

نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد دل‌نوشته بدهید. توجه داشته باشید که دل‌نوشته‌های تگ‌دار نقد نخواهند شد و در صورت تمایل به درخواست نقد، قبل از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : G.ASADI

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #3
حجم تپنده‌ای در ژرف سینه‌ام دست بر بی‌قراره نهاده است. آری، تو که نباشی از معنای خودش فاصله می‌گیرد، تو که نباشی این قلب برای من قلب نمی‌شود، تنها می‌تپد و از فرط بی‌حوصلگی، تپشش هم میل بازی برداشته است.
تو کیستی که نیستی و نبودنت یک مَنِ توخالی می‌سازد که پر است از هست‌های نیست و یک جهان که سر و ته شده است.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

Ghazal.Ghaeli

نو ورود
سطح
3
 
ارسالی‌ها
43
پسندها
206
امتیازها
1,003
مدال‌ها
3
  • #4
غریبگاه آشنایی‌هایم!
در ناگفته‌هایت، گفتن‌هایم را دفن کرده‌ام... در نبودن‌هایت، بودن‌های روزگارم را غرق کرده‌ام...
آخر بی‌نشانم! چه زمان آمدنت واقعه شد، که تناقص شده است، نبودنت؟
در هیاهوی کدامین روز به دستم دادی، پیشکشانه‌ی لمس دستانت را که بی‌اقرار بی‌قرارند؟
مگر قایق فروغ برق غرق شده در نگاهت، چه زمان وصال ما گشت، که در کابوس بیداری رویای چشمانت را طلب داریم؟
تا کجاها روانه بود، رقم رمق دلت، که ناهویدا دلی ربود و در بندبند وجودش اسارت را محکوم ساخت بر گنه‌کاری به جرم بی‌گنهی...
مگر کدام داستان سرایی نشستن به توصیف وصف پریشانی گیسوانت را آغاز ساخت که از برم قصه‌ی آشوبه‌ی جهانم را؟!
در آمد و شد گیتی، آخر چه زمان بر آمدی که بودنت را حس ولی لمس نکردم ؟ چه وقت رخ نشاندی در خاطرم که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #5
آشنای‌ همیشه ناآشنایم...
نمی‌شناسمت اما درد فراقت عامل مرگ است
بغض رخنه می‌کند در گوشه گوشه‌ی گلویم‌
و نفس در بند کشیده می‌شود
چنان که جانم در حسرت پر کشیدن می‌ماند
و بودن چه لذتی دارد
با نبود تو
و غرق در ژرفای مجهولیت وجود تو
جان شیرینم.‌..‌ جای تو عجیب محفوظ مانده چنان که حفره‌ی درون قلبم زیاد درد دارد!
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

A.TAVAKOLI❁

کاربر خبره
سطح
46
 
ارسالی‌ها
4,948
پسندها
94,553
امتیازها
77,384
مدال‌ها
55
  • نویسنده موضوع
  • #6
آشنا‌ترینم... و نبودن تو، جهان را در بر می‌گیرد، جهانی که خلاصه شده در قلبی که در نبودنت دل دل می‌زند و چرا دهانم به لعن باز نمی‌شود؟
لعنت به دلی که دل‌‌دل می‌زند برای لمس حضورت... لعنت به دلی که بی‌قرارِ گم‌نشان بودنت است... و هزاران نفرین بر این نفسی که تو نیستی و چنان به بند کشیده می‌شود انگار هیچ وقت زمان رهایی‌اش نبوده، تویی که شاید هیچ وقت نبودی و توهمات این مغزِ مریض هستی، مغزی که جز حول محور وجود محو تو، هیچ گردشی ندارد.
 
امضا : A.TAVAKOLI❁

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا