- تاریخ ثبتنام
- 18/4/21
- ارسالیها
- 2,351
- پسندها
- 5,605
- امتیازها
- 28,973
- مدالها
- 16
- سن
- 23
سطح
14
- نویسنده موضوع
- #21
***
۱۴۰۴/۴/۱۶
20:08
جایم میان دیوارها خالیست.
تهیذهنی میان هزاران واژهی ناگفته.
بیتعلقتر از آنی که باور بپذیرد.
در آغوشِ خفقان،
گویی اینبار،
مقابلِ پایان تسلیم شده باشم.
قلم علیه عادتم از نگاشتن دست کشیده.
گمان میرود از سیاهچالِ ناخواندهای که با تکچشم مرطوب و جوهرمالش میبیند،
کماکان الگو میگیرد و
دِکلَمهی خداحافظی را،
صامت؛ اما با پر جاذبهترین نوا میخواند.
قلم در این عصرگاه قهرآلود است.
جوهر سرخ آن،
رفتهرفته غروب میکند تا دگربار،
سیاهی مطلقی شود که بر جای خالیام سایه میاندازد.
میبویم،
جوهرهاش را که روی کاغذ،
عطر وداع میپاشد.
و گویی با نگاشتن هر واژه،
مرا،
ما را،
دفترِ مردگیِ سه سالهام را،
که اوراقش لایهی خاکگرفتهای از...
۱۴۰۴/۴/۱۶
20:08
جایم میان دیوارها خالیست.
تهیذهنی میان هزاران واژهی ناگفته.
بیتعلقتر از آنی که باور بپذیرد.
در آغوشِ خفقان،
گویی اینبار،
مقابلِ پایان تسلیم شده باشم.
قلم علیه عادتم از نگاشتن دست کشیده.
گمان میرود از سیاهچالِ ناخواندهای که با تکچشم مرطوب و جوهرمالش میبیند،
کماکان الگو میگیرد و
دِکلَمهی خداحافظی را،
صامت؛ اما با پر جاذبهترین نوا میخواند.
قلم در این عصرگاه قهرآلود است.
جوهر سرخ آن،
رفتهرفته غروب میکند تا دگربار،
سیاهی مطلقی شود که بر جای خالیام سایه میاندازد.
میبویم،
جوهرهاش را که روی کاغذ،
عطر وداع میپاشد.
و گویی با نگاشتن هر واژه،
مرا،
ما را،
دفترِ مردگیِ سه سالهام را،
که اوراقش لایهی خاکگرفتهای از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش