nasi_ag کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 6/10/20 ارسالیها 940 پسندها 18,472 امتیازها 41,073 مدالها 25 سطح 25 24/11/20 نویسنده موضوع محروم #11 دلم خونه ز غمت ایمادر,، که هنوز منتظر گمشدتی. او که شربت شهادت نوشید! به چه امید بازهم، منتظری؟! او وداع کرد با عالم خویش، ولی چشمان تو هنوز گریانند. ای که من به قربان آن چشمانت، جای او خوب است و جای ما، تنگ. امضا : nasi_ag
دلم خونه ز غمت ایمادر,، که هنوز منتظر گمشدتی. او که شربت شهادت نوشید! به چه امید بازهم، منتظری؟! او وداع کرد با عالم خویش، ولی چشمان تو هنوز گریانند. ای که من به قربان آن چشمانت، جای او خوب است و جای ما، تنگ.
nasi_ag کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 6/10/20 ارسالیها 940 پسندها 18,472 امتیازها 41,073 مدالها 25 سطح 25 28/11/20 نویسنده موضوع محروم #12 ز غم چشمانت هرشب میگریزم. ز حال خود چه تعریفی کنم؟! خراب است این دلم، بی تو! من تک و تنها چه کنم. امضا : nasi_ag
nasi_ag کاربر فعال کاربر فعال تاریخ ثبتنام 6/10/20 ارسالیها 940 پسندها 18,472 امتیازها 41,073 مدالها 25 سطح 25 1/4/21 نویسنده موضوع محروم #13 میزند زخم هر دمی این روزگار مجرمش کیست؟! خدا داند فقط! حکم را قاضی که داد نگاهش کردم... محکوم قصه از همان اول خودم بودم فقط امضا : nasi_ag
میزند زخم هر دمی این روزگار مجرمش کیست؟! خدا داند فقط! حکم را قاضی که داد نگاهش کردم... محکوم قصه از همان اول خودم بودم فقط