کوآلا رفیق جدید انجمن سطح 9 ارسالیها 72 پسندها 2,024 امتیازها 11,413 مدالها 9 محل سکونت کنار گلهای خشک شدهی لای کتاب 1/3/23 #241 fateme_a گفت باید دوباره مولانای دیگری با کتاب بیاید، اما این بار در بارهی دشت ایران را بنویسد، دشتی پر از خون جوانان. قفس/عکس/صندلی کلیک کنید تا باز شود... به عکسها بنگر، که چگونه با لبخند کشندهاشان بر صندلی نشسته و در قفس قابهایشان به بند کشیده شدهاند. سینوس/دست/پنجره امضا : کوآلا
fateme_a گفت باید دوباره مولانای دیگری با کتاب بیاید، اما این بار در بارهی دشت ایران را بنویسد، دشتی پر از خون جوانان. قفس/عکس/صندلی کلیک کنید تا باز شود... به عکسها بنگر، که چگونه با لبخند کشندهاشان بر صندلی نشسته و در قفس قابهایشان به بند کشیده شدهاند. سینوس/دست/پنجره
☆BARUN☆ کاربر انجمن سطح 13 ارسالیها 295 پسندها 6,847 امتیازها 21,773 مدالها 14 محل سکونت ||عمق تخیلات|| 1/3/23 #242 کوآلا گفت به عکسها بنگر، که چگونه با لبخند کشندهاشان بر صندلی نشسته و در قفس قابهایشان به بند کشیده شدهاند. سینوس/دست/پنجره کلیک کنید تا باز شود... کنار پنجره نشسته بودمو قلم به دست داشتم سینوس ۹۰ درجه رو پیدا میکردم کرگدن/شمال/پرنده آخرین ویرایش 2/3/23 امضا : ☆BARUN☆
کوآلا گفت به عکسها بنگر، که چگونه با لبخند کشندهاشان بر صندلی نشسته و در قفس قابهایشان به بند کشیده شدهاند. سینوس/دست/پنجره کلیک کنید تا باز شود... کنار پنجره نشسته بودمو قلم به دست داشتم سینوس ۹۰ درجه رو پیدا میکردم کرگدن/شمال/پرنده
miss_marynovel کاربر نیمه فعال سطح 13 ارسالیها 510 پسندها 5,540 امتیازها 21,773 مدالها 15 محل سکونت _ 26/3/23 #243 ☆BARUN☆ گفت کنار پنجره نشسته بودمو قلم به دست داشتم سینوس ۹۰ درجه رو پیدا میکردم کرگدن/شمال/پرنده کلیک کنید تا باز شود... برای شکار کرگدن به همراه پرندهی خانگیم به سمت شمال به راه افتادم. شتر ، تخم، مزرعه امضا : miss_marynovel
☆BARUN☆ گفت کنار پنجره نشسته بودمو قلم به دست داشتم سینوس ۹۰ درجه رو پیدا میکردم کرگدن/شمال/پرنده کلیک کنید تا باز شود... برای شکار کرگدن به همراه پرندهی خانگیم به سمت شمال به راه افتادم. شتر ، تخم، مزرعه
م مَمّد کاربر فعال سطح 39 ارسالیها 1,261 پسندها 46,214 امتیازها 60,573 مدالها 32 30/3/23 نویسنده موضوع #244 miss_marynovel گفت برای شکار کرگدن به همراه پرندهی خانگیم به سمت شمال به راه افتادم. شتر ، تخم، مزرعه کلیک کنید تا باز شود... شتر مزرعمون یه تخم مرغ رو به سرپرستی قبول کرد. ممد، سگ، بگیر
miss_marynovel گفت برای شکار کرگدن به همراه پرندهی خانگیم به سمت شمال به راه افتادم. شتر ، تخم، مزرعه کلیک کنید تا باز شود... شتر مزرعمون یه تخم مرغ رو به سرپرستی قبول کرد. ممد، سگ، بگیر
Amin~ کاربر قابل احترام سطح 52 ارسالیها 13,773 پسندها 49,407 امتیازها 96,908 مدالها 161 30/3/23 #245 مَمّد گفت شتر مزرعمون یه تخم مرغ رو به سرپرستی قبول کرد. ممد، سگ، بگیر کلیک کنید تا باز شود... ممد گفت پاچه سگ رو نگیر ممد، اسب، خر امضا : Amin~
مَمّد گفت شتر مزرعمون یه تخم مرغ رو به سرپرستی قبول کرد. ممد، سگ، بگیر کلیک کنید تا باز شود... ممد گفت پاچه سگ رو نگیر ممد، اسب، خر
م مَمّد کاربر فعال سطح 39 ارسالیها 1,261 پسندها 46,214 امتیازها 60,573 مدالها 32 30/3/23 نویسنده موضوع #246 Amin گفت ممد گفت پاچه سگ رو نگیر ممد، اسب، خر کلیک کنید تا باز شود... ممد سوار اسب به خر زبون درازی کرد امین، بز، فرغون
Amin گفت ممد گفت پاچه سگ رو نگیر ممد، اسب، خر کلیک کنید تا باز شود... ممد سوار اسب به خر زبون درازی کرد امین، بز، فرغون
Amin~ کاربر قابل احترام سطح 52 ارسالیها 13,773 پسندها 49,407 امتیازها 96,908 مدالها 161 30/3/23 #247 مَمّد گفت ممد سوار اسب به خر زبون درازی کرد امین، بز، فرغون کلیک کنید تا باز شود... امین، ممد رو گذاشت کنار بز تو فرغون ممد، شاخ، شاخه امضا : Amin~
مَمّد گفت ممد سوار اسب به خر زبون درازی کرد امین، بز، فرغون کلیک کنید تا باز شود... امین، ممد رو گذاشت کنار بز تو فرغون ممد، شاخ، شاخه
م مَمّد کاربر فعال سطح 39 ارسالیها 1,261 پسندها 46,214 امتیازها 60,573 مدالها 32 30/3/23 نویسنده موضوع #248 Amin گفت امین، ممد رو گذاشت کنار بز تو فرغون ممد، شاخ، شاخه کلیک کنید تا باز شود... ممد با شاخش روی شاخه نشسته بود امین، خجالت، هار هار
Amin گفت امین، ممد رو گذاشت کنار بز تو فرغون ممد، شاخ، شاخه کلیک کنید تا باز شود... ممد با شاخش روی شاخه نشسته بود امین، خجالت، هار هار
Amin~ کاربر قابل احترام سطح 52 ارسالیها 13,773 پسندها 49,407 امتیازها 96,908 مدالها 161 30/3/23 #249 مَمّد گفت ممد با شاخش روی شاخه نشسته بود امین، خجالت، هار هار کلیک کنید تا باز شود... امین با خجالت هارهار داد و رفت ممد، بوس، احسنت امضا : Amin~
مَمّد گفت ممد با شاخش روی شاخه نشسته بود امین، خجالت، هار هار کلیک کنید تا باز شود... امین با خجالت هارهار داد و رفت ممد، بوس، احسنت
م مَمّد کاربر فعال سطح 39 ارسالیها 1,261 پسندها 46,214 امتیازها 60,573 مدالها 32 30/3/23 نویسنده موضوع #250 Amin گفت امین با خجالت هارهار داد و رفت ممد، بوس، احسنت کلیک کنید تا باز شود... ممد دید امین پیشانی الاغی را بوسید، گفت احسنت امین، فحش، مدیر
Amin گفت امین با خجالت هارهار داد و رفت ممد، بوس، احسنت کلیک کنید تا باز شود... ممد دید امین پیشانی الاغی را بوسید، گفت احسنت امین، فحش، مدیر