متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار کلیشه نویسی در ژانر ها

  • نویسنده موضوع roro nei30
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 117
  • بازدیدها 3,957
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

M.D.Z

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
ارسالی‌ها
212
پسندها
6,162
امتیازها
22,873
مدال‌ها
2
  • #11
مثلا خوناشام
پسره خوناشامه و دختره رو هم خوناشام میکنه
 

Dark writer

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
339
پسندها
2,243
امتیازها
12,383
مدال‌ها
8
  • #12
بنظر خودم یکی از کلیشه ها شده خوناشاما هیچ کس نمیخواد اینجور رمان ها رو متفاوت بنویسه و از یه الگو استفاده میکنند
بجز چند رمانی که خوندم همه کلیشه ای بودند
درسته
به نظر تنها رمان های خوناشامی که کلیشه ای نبودن و البته ایرانی بودن،زندگینامه خوناشام و فرزند آتش بودن
 

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #13
اینکه پسره قدرت ماورایی داره
نه بعد دختره ملکه ست و خودش نمی دونه
حالا من خوبه یکی از رمانام این شکلیه
خخخخخخخخ
 
امضا : roro nei30

Dark writer

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
339
پسندها
2,243
امتیازها
12,383
مدال‌ها
8
  • #14
مثلا خوناشام
پسره خوناشامه و دختره رو هم خوناشام میکنه
اینکه عادیه.منم اگه خوناشام باشم و عاشق دختری باشم،تبدیلش میکنم که تا ابد باهم زندگی کنیم نه که فقط 10 سال باهاش زندگی کنم و اون پیر شه!
 

Dark writer

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
339
پسندها
2,243
امتیازها
12,383
مدال‌ها
8
  • #15
نه بعد دختره ملکه ست و خودش نمی دونه
حالا من خوبه یکی از رمانام این شکلیه
خخخخخخخخ
آخ آره دقیقا.فکرکنم این موج با افسانه تیارانا شروع شد و با شاهزاده شهر جادو معروف شد
 

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #16
اینکه عادیه.منم اگه خوناشام باشم و عاشق دختری باشم،تبدیلش میکنم که تا ابد باهم زندگی کنیم نه که فقط 10 سال باهاش زندگی کنم و اون پیر شه!
ولی من یه رمان میخوام بنویسم دختره کل عمرش نمییره
بعد بزرگ ترین ارزوش مردن میشه
بعضی وقتا اینکه نخوای بمیری کمی کلیشه ای میشه
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #17
آخ آره دقیقا.فکرکنم این موج با افسانه تیارانا شروع شد و با شاهزاده شهر جادو معروف شد
من خواب دیدم نوشتم
خخخخخخخخخ
البته بعضی ها میدونن چطور متفاوتش کنن
 
امضا : roro nei30

Dark writer

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
339
پسندها
2,243
امتیازها
12,383
مدال‌ها
8
  • #18
ولی من یه رمان میخوام بنویسم دختره کل عمرش نمییره
بعد بزرگ ترین ارزوش مردن میشه
بعضی وقتا اینکه نخوای بمیری کمی کلیشه ای میشه
آره برای همین به نظرم برای پایان اینجور رمان هایی که توش دوتا عاشق جاودانه هستن،یکیشون باید در راه عشقش بمیره و رمان اینجوری موندگار میشه.نه که نویسنده آخر بگه و اینا تا 10 هزار سال آینده به خوبی و خوشی زندگی کردند!
 

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #19
چرا همیشه یک جسم یا جواهر نفرین شده هست یا بر عکس جسم و جواهری که دنیا رو نجات میده؟
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #20
یا نه نه
تو ترسناک ها
چرا همیشه جن و روحا ادمارو میترسونن ادما اونارو نمیترسونن!
چرا تو رمانای ترسناک همیشه روحه میخواد انتقام بگیره؟:/
 
امضا : roro nei30
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا