متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دنباله دار کلیشه نویسی در ژانر ها

  • نویسنده موضوع roro nei30
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 117
  • بازدیدها 3,959
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #21
وای چقدر حرص خوردم
خخخخخخخخخخ
 
امضا : roro nei30

Dark writer

مدیر بازنشسته
سطح
9
 
ارسالی‌ها
339
پسندها
2,243
امتیازها
12,383
مدال‌ها
8
  • #22
چرا همیشه تنها کسی که قدرت مقابله با شخصیت شرور رو داره شخصیت اصلی رمان عه؟!
 

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #23
چرا همیشه تنها کسی که قدرت مقابله با شخصیت شرور رو داره شخصیت اصلی رمان عه؟!
دقیقا
وای دارم از دنیای رمان نا امید میشم
البته نه از همه دوستان
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #24
دوستان بعضی ها الان میا به هفت زبان دنیا تو پی وی فحش میدن
نیاز نیست ما اینا رو نوشتیم تا شما یا یه ایده جدید بگیرید یا تصحیح کنید رمانتون رو
یا از راه دیگه ای این کلیشه ها رو خاص کنید
همین
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #25
مواد لازم برای تهیهمان ترسناک (البته از نوع وطنیش):
۱.یک عدد ویلا در ده فرسخی نزدیکترین ابادی یا بشدت درب و داغون یا کلا کلاسیک
۲.اکثر اوقات‌دختری که یا این ویلا بهش به ارث رسیده(که محض رضای‌خدا یکی نمیاد بگه چرا اعضای خونوادش تا حالا اونجا نرفتن) یا به قصد سفر پاشو گذاشته اونجا دقت کنید مکان ویلا حتما شمال باشه که اگه نباشه شما یه‌ پوینت اساسی رو از دست دادید
۳.یهو یه اکیپ پیدا شن که جایی پیدا نکردن و به همراه شخصیت اصلی‌ وارد ملک میشن
۴.در اخر در‌حالی که شخصیت اصلی عاشق یکی از پسر های ژیگول و خوشگل و غیرتی(عزیزان حتما توجه داشته باشند که پسر باید گیرهای سه پیچی‌بدهد که بابای‌ دختر که سهله ا م ا م جمعه شهرشونم نمیده!) همه یا سلاخی شده یا پس‌ از اتش زدن خونه بر میگردن سر زندگیشون تمام!
 
امضا : roro nei30

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #26
به نظر من همین رمان های ترسناک و فانتزی رو اگه از یه زاویه ی دیگه بنویسیم، رمان جذاب تر می شه.
مثلا رمان از زبون یه روح باشه که می خواد انتقام بگیره.
یا از زبون یه خون آشام باشه که آدما اونا رو اذیت می کنن.
یا از زبون یه جن باشه که از آدما می ترسه.
یا یه جن که عاشق اذیت کردن آدم هاست.
البته خودمون هم می تونیم شخصیت های ماورایی خلق کنیم. سخته، ولی شدنیه.
می شه ماجرا های رمان های...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : roro nei30

M.D.Z

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
ارسالی‌ها
212
پسندها
6,162
امتیازها
22,873
مدال‌ها
2
  • #27
اینکه عادیه.منم اگه خوناشام باشم و عاشق دختری باشم،تبدیلش میکنم که تا ابد باهم زندگی کنیم نه که فقط 10 سال باهاش زندگی کنم و اون پیر شه!
برعکس اگه من باشم ، حاضرم از عشقم بگذرم ولی اون مثل من نشه
خوناشام بودن چیزیه که فرصت اینکه انسان باشی رو ازت میگیره
 

M.D.Z

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
ارسالی‌ها
212
پسندها
6,162
امتیازها
22,873
مدال‌ها
2
  • #28

M.D.Z

مدیر بازنشسته
سطح
3
 
ارسالی‌ها
212
پسندها
6,162
امتیازها
22,873
مدال‌ها
2
  • #29
آخ آره دقیقا.فکرکنم این موج با افسانه تیارانا شروع شد و با شاهزاده شهر جادو معروف شد
این تیارانا چقدر آشناس ! ماجراش چی بود ؟ مطمئنم خوندمش
 

roro nei30

نویسنده انجمن
سطح
40
 
ارسالی‌ها
2,611
پسندها
44,199
امتیازها
69,173
مدال‌ها
33
  • نویسنده موضوع
  • #30
خوب شروع کنید عین تایپک قبلیه
دوستان بعضی ها الان میا به هفت زبان دنیا تو پی وی فحش میدن
نیاز نیست ما اینا رو نوشتیم تا شما یا یه ایده جدید بگیرید یا تصحیح کنید رمانتون رو
یا از راه دیگه ای این کلیشه ها رو خاص کنید
همین
 
امضا : roro nei30
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا