دنباله دار • پوکر کننده‌ترین موارد توی رمان‌ها •

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع `Diaco
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها پاسخ‌ها 70
  • بازدیدها بازدیدها 2,741
  • کاربران تگ شده هیچ

`Diaco

کاربر فعال
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
17/9/20
ارسالی‌ها
1,066
پسندها
16,544
امتیازها
37,073
مدال‌ها
16
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #41
دختر میره دانشگاه با استادش لجه آدامس میچسبونه به صندلی یا پایه صندلی رو شل میکنه
هیچی دیگه استادشون عوض میشه یه پسر خوشگل میشه استادشون که از قضا یه نسبت فامیلی با دختر داره://
 
امضا : `Diaco

YEKTA ONSORI

گوینده انجمن
سطح
30
 
تاریخ ثبت‌نام
16/8/19
ارسالی‌ها
909
پسندها
24,515
امتیازها
40,273
مدال‌ها
34
سن
19
  • #42
به چه علت یارویی که صبح دختر قصه باهاش تصادف کرده، ظهر استاد دانشگاهش در میاد و شب پسر دوست خانوادگی پدرش:/
لابد بعدا هم اون فردی در میاد که مادرشو کشتن اومده انتقام:458159-cb52a51dde0f659624b862e153db48f9:
مرسی واقعا، تنکس وری گود اکسلنت=)​
 
امضا : YEKTA ONSORI

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,738
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #43
همه پسرا هم باید قدشون دو متر باشه هیکلی هم باشن که دختر قصه ما صداش کنه غول تشن، غول پیکر، دایناسور، گوریل و...
 
امضا : MehrnazParsa

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,738
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #44
همیشه هم یه رقیب عشقی برای دختر وجود داره که خانواده پسر مجبورش کردن که با اون دختر ازدواج کنه؛ هلاهل خالص.
 
امضا : MehrnazParsa

MehrnazParsa

کاربر فعال
سطح
10
 
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
419
پسندها
1,738
امتیازها
11,273
مدال‌ها
13
  • #45
هر چی پسر روی زمین وجود داره توی رمان مذکور عاشق دختر جذاب ما میشن.
 
امضا : MehrnazParsa

Arefeh.h

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
تاریخ ثبت‌نام
8/3/20
ارسالی‌ها
1,963
پسندها
25,798
امتیازها
51,373
مدال‌ها
35
  • #46
من تو اون صحنه‌ها که میگه وقتی دیدمش یه حس خاصی بهم دست داد و تو یه نگاه عاشق شدم کاملا پوکر میشم :/
چیه خو؟ به عشق در یک نگاه اعتقادی ندارم
 
امضا : Arefeh.h

Мехтаб резаят

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
تاریخ ثبت‌نام
3/2/20
ارسالی‌ها
683
پسندها
7,953
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
20
  • #47
یعنی ببین توی همهههههههههه رمانا کلیشه شده که اولش شخصیت اصلی زنگ میزنه به دوستش، دوستشم با صدای تماس این از خواب پامیشه و با صدای خواب‌آلود، کلی فحش نثار یارو می‌کنه!

یه رمان پیدا کردی و اینطوری نبود بیا منم خبر کن!!!!


https://forum.1roman.ir/members/15575/ (نمی‌دونم تگ شی یا نه، اسمتو نتونستم بنویسم)
@SARA_H
@MahSa°m3
@RadiCal°m3
(شمام بگین)
 
امضا : Мехтаб резаят

Harry_QW

پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
سطح
35
 
تاریخ ثبت‌نام
17/11/18
ارسالی‌ها
3,865
پسندها
33,807
امتیازها
65,673
مدال‌ها
33
  • مدیرکل
  • #48
همیشه هم که رمانای ایرانی همشون شرکت دارن بماند چندتا شعبه و ... . فقط منم که شرکت نزدم! :219:
 
امضا : Harry_QW

`Diaco

کاربر فعال
سطح
24
 
تاریخ ثبت‌نام
17/9/20
ارسالی‌ها
1,066
پسندها
16,544
امتیازها
37,073
مدال‌ها
16
سن
19
  • نویسنده موضوع
  • #49
یعنی ببین توی همهههههههههه رمانا کلیشه شده که اولش شخصیت اصلی زنگ میزنم به دوستش، دوستشم با صدای تماس این از خواب پامیشه و با صدای خواب‌آلود، کلی فحش نثار یارو می‌کنه!

یه رمان پیدا کردی و اینطوری نبود بیا منم خبر کن!!!!



@SARA_H
@MahSa°m3
@RadiCal°m3
(شمام بگین)

با صدای موبایلم از خواب بلند شدم... کی این وقت صبح زنگ زده وخیلی چرت و پرت دیگه...

صدای جیغ نسترن تو گوشم پیچید...

چرا همیشه باید صدای حیغ دوستش بلند شه؟
 
امضا : `Diaco

Мехтаб резаят

کاربر نیمه فعال
سطح
13
 
تاریخ ثبت‌نام
3/2/20
ارسالی‌ها
683
پسندها
7,953
امتیازها
22,873
مدال‌ها
16
سن
20
  • #50
دختر رمانش، پارت 1، اول صبح، حتما باید از پله ها سر بخوره.
بذارید من تعریف کنم، ما خونه‌مون پله نداره ولی رفته بودیم جایی که پله داشتن از این پیچ پیچیا.
من خواستم سر بخورم از رو نرده ها؛ ببین قوانین فیزیک رو بذار کنار کلا؛ نزدیک بود برگردم با گردن یه طبقه رو بیام پائین |=
این به شدت پوکرکننده بود
 
امضا : Мехтаб резаят

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا