نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

گفتمان‌آزاد گفتمان آزاد داستان کوتاه شکست منطق‌ها | ستاره لطفی نویسنده انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع S.LOTFI
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 579
  • کاربران تگ شده هیچ

Aby_ZM

کاربر فعال
سطح
17
 
ارسالی‌ها
1,814
پسندها
9,059
امتیازها
31,973
مدال‌ها
19
  • #11
سلام من نقد آنچنانی بلد نیستم فقط برداشت شخصیم از داستان رو میگم

خلاصه مفهومی بود و میشه گفت کنجکاویم رو به بازی گرفت تا ادامه به خوندم کنم
شخصیت های داستان میشه گفت باهاش میشد ارتباط برقرار کرد
داستان با گریه یه دختر شروع میشه که بی‌تابی عشقش رو میکنه. اوایل داستان فکر کردم و شروع به پیش‌بینی کردم اما هرچی به جلوتر میریم چیزای دیگه‌ای پیش میاد. اینکه داستان رو طوری برنامه ریزی کنی که نشه پیش بینیش کرد یه امتیاز عالیه
توصیفات خوب بود یه جاهایی جای کار داشت اما مفهوم کلی رو متوجه شدم
از ایده داستان هم خیلی خوشم اومد کم دیده بودم در این مورد و با این توصیفات

با آرزوی موفقیت برای نویسنده:)
 
امضا : Aby_ZM

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,238
پسندها
31,594
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #12
سل
نقد گروه همخوانی
سلام خانم لطفی، داستانتون خیلی عالی بود، دیالوگ ها دلنشین بودن
خلاصه خیلی خوب بود
ژانرها درست بودن
عنوان کاملا به داستان می‌خورد.
فقط یک اشکال کمی که داشتید این بود که فضا سازی کم بود ولی قلم خوبتون جبرانش می‌کرد.
درکل عالی بود

موفق باشد و قلمتون مانا❤
سلام عزیزم. خیلی ممنون لطف دارید⁦❤️⁩
 
امضا : S.LOTFI

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,238
پسندها
31,594
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #13
سلام من نقد آنچنانی بلد نیستم فقط برداشت شخصیم از داستان رو میگم

خلاصه مفهومی بود و میشه گفت کنجکاویم رو به بازی گرفت تا ادامه به خوندم کنم
شخصیت های داستان میشه گفت باهاش میشد ارتباط برقرار کرد
داستان با گریه یه دختر شروع میشه که بی‌تابی عشقش رو میکنه. اوایل داستان فکر کردم و شروع به پیش‌بینی کردم اما هرچی به جلوتر میریم چیزای دیگه‌ای پیش میاد. اینکه داستان رو طوری برنامه ریزی کنی که نشه پیش بینیش کرد یه امتیاز عالیه
توصیفات خوب بود یه جاهایی جای کار داشت اما مفهوم کلی رو متوجه شدم
از ایده داستان هم خیلی خوشم اومد کم دیده بودم در این مورد و با این توصیفات

با آرزوی موفقیت برای نویسنده:)
سلام

ممنون عزیزم زحمت کشیدی⁦❤️⁩
 
امضا : S.LOTFI

Lu^na☆

کاربر نیمه فعال
سطح
19
 
ارسالی‌ها
529
پسندها
14,303
امتیازها
31,673
مدال‌ها
15
  • #14
سلام خسته نباشید!
نقد گروه همخوانی
عنوان به داستان می‌خورد. شروع داستان آدم رو تشویق به خوندن ادامه می‌کرد و خلاصه هم خیلی خوب بود.
جمله بندی و توصیفات هم مشکلی نداشت و درکل قلم قوی دارید.
موفق باشید!
 
امضا : Lu^na☆

Z.MOSLEH❁

کاربر قابل احترام
سطح
23
 
ارسالی‌ها
1,566
پسندها
14,913
امتیازها
35,373
مدال‌ها
34
  • #15
سلام، خسته نباشید نویسنده‌ی عزیز!
داستانتون زیبا بود، احساسات قابل درکش وقتی بیشتر و بیشتر می‌خوندم، بیشتر و بیشتر به ادامه دادن ترغیبم می‌کرد.
یه جایی تو مونولوگ بود، خیلی به دلم نشست و زیبا بود: «چرا قرص جان درد نیست؟ من جانم درد می‌کند، چه کنم؟!»
بازی با کلماتتون خوب بود.
یه نکته‌ای رو فقط بهتون یادآور بشم:
توصیف‌هاتون مسسل‌وار نباشن؛ توصیفات پشت سر هم فرصت هضم رو از خواننده می‌گیرن و باعث میشن خواننده با داستانتون ارتباط نگیره. جایی مثل بازگشت به گذشته، که داشتید چهره‌ی سام رو توصیف می‌کردید.
قلمتون مانا نویسنده‌ی عزیز! :402:
 

S.LOTFI

نویسنده افتخاری
سطح
37
 
ارسالی‌ها
5,238
پسندها
31,594
امتیازها
80,673
مدال‌ها
51
  • نویسنده موضوع
  • #16
سلام، خسته نباشید نویسنده‌ی عزیز!
داستانتون زیبا بود، احساسات قابل درکش وقتی بیشتر و بیشتر می‌خوندم، بیشتر و بیشتر به ادامه دادن ترغیبم می‌کرد.
یه جایی تو مونولوگ بود، خیلی به دلم نشست و زیبا بود: «چرا قرص جان درد نیست؟ من جانم درد می‌کند، چه کنم؟!»
بازی با کلماتتون خوب بود.
یه نکته‌ای رو فقط بهتون یادآور بشم:
توصیف‌هاتون مسسل‌وار نباشن؛ توصیفات پشت سر هم فرصت هضم رو از خواننده می‌گیرن و باعث میشن خواننده با داستانتون ارتباط نگیره. جایی مثل بازگشت به گذشته، که داشتید چهره‌ی سام رو توصیف می‌کردید.
قلمتون مانا نویسنده‌ی عزیز! :402:
ممنون بابت مطالعه و نقد عزیزم :402: :354:
 
امضا : S.LOTFI

موضوعات مشابه

عقب
بالا