فال شب یلدا

شاعر‌پارسی اشعار اوحدی

  • نویسنده موضوع Nika_beramiriha
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 39
  • بازدیدها 1,556
  • کاربران تگ شده هیچ

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #11
کسی کو آزمود، آنگاه پیوست
نباید بعد از آن خاییدنش دست
چو پیوندی و آنگاه آزمایی
ز حیرت دست خود بسیار خایی
دل عاشق سکونت پیشه باید
عزیمت را نخست اندیشه باید
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #12
شبی پروانه‌ای با شمع شد جفت
چو آتش در فتادش خویش را گفت
که: پیش از تجربت چون دوست گیری
بنه گردن، که پیش دوست میری
سخن در دوستداری آزمودست
کزیشان نیز ما را رنج بودست
دل من زان کسی یاری پذیرد
که چون در پای افتم دست گیرد
درین منزل نبینی دوستداری
که گر کاری فتد آید به کاری
چنین‌ها دوستی را خود نشاید
که اندر دوستی یک هفته پاید
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #13
اگر با عقل داری آشنایی
جدایی جوی ازین یاران، جدایی
ز خلق آن ماه چون اندیشه میکرد
شکیبایی و دوری پیشه میکرد
برآشفت و پریشان کرد نامش
به دست قاصدی گفتا پیامش
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #14
تومینالی و کس را زان خبر نه
وزان زاری ترا خود درد سر نه
دل اندر مهر من بستی و آنگاه
ز من حاصل بجز خون جگر نه
مرا زلفی چو زنجیرست و از تو
کسی در عاشقی دیوانه تر نه
سخن بسیار میدانی وزین سال
سخن‌ها در دل من کارگر نه
مرا جز عشقبازی مصلحت‌هاست
ترا جز عاشقی کار دگر نه
طلب گار و ترا چیزی نه بر جای
خریدار و ترا در کیسه زر نه
بدین سرمایه عاشق چون توان شد؟
به ترک عشق میگویی و گر نه
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #15
مرا جویی و از من دور مانی
چو دل گرمی کنم رنجور مانی
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #16
چو بشنید این حدیث از هوش رفته
بیفتاد این سخن در گوش رفته
دلش با آن گران پاسخ دژم بود
هنوز اندر وفا ثابت قدم بود
همی دانست کان خواری به دل نیست
ز معشوقان دل آزاری به دل نیست
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #17
ضرورت خود یقینست این و آن را
که کس دشمن ندارد دوستان را
بداند، هر که او آگاه باشد
که دلها را به دلها راه باشد
درستانی، که عشق راست ورزند
چو بید نو بهر بادی نلرزد
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #18
خبر دادند مجنون را که: لیلی
ندارد با تو پیوندی و میلی
بدیشان گفت: اگر معشوق جافیست
وفای عاشق بیچاره کافیست
تو نیز، ار طالب آن یار نغزی
قدم را راست می‌نه، تا نلغزی
به هر زخمی ز یاری سرمیپچان
عنان از دوستداری برمپیچان
طریق عشق سستی بر نتابد
محبت جز درستی بر نتابد
به اول آزمایش باشد آنجا
چو بگریزی، گشایش باشد آنجا
اگر خواهی که او غم خوارت افتد
تحمل کن، کزین بسیارت افتد
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #19
دگر نوبت، چو باد نوبهاری
به عاشق برد بوی دوستداری
به هوش آمد، بنالید از خطابش
نوشت این چند بین اندر جوابش
 

Nika_beramiriha

رو به پیشرفت
سطح
1
 
ارسالی‌ها
121
پسندها
171
امتیازها
668
مدال‌ها
1
  • نویسنده موضوع
  • #20
نمی‌یابم برت چندان مجالی
که در گوش تو گویم حسب حالی
هوس دارم که هر روزت ببینم
و گر هر روز نتوان، هر به سالی
منم هر ساعت از هجرت به دردی
منم هر لحظه از عشقت به حالی
نه در کار بلای هجر دستی
نه در خورد هوای عشق بالی
فضیحت گشته‌ای، بی‌خانمانی
به غارت برده‌ای، بیجاه و مالی
سخن بسیار دارم، گر دلت را
ز پر گفتن نیفزاید ملالی
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا