-
تذکر:
نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.
مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:
1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)
2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی
3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.
و...
قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:
1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.
2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.
3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:
4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.
در حال تایپ رمان غریبه‌ای در پشت سر | ادوارد کاربر انجمن یک رمان
- نویسنده موضوع Edward
- تاریخ شروع
- پاسخ‌ها 224
- بازدیدها 18,151
-
- برچسبها
- تریلر روانشناختی معمایی
- کاربران تگ شده هیچ
- تاریخ ثبت‌نام
- 30/4/21
- ارسالی‌ها
- 482
- پسندها
- 13,217
- امتیازها
- 31,283
- مدال‌ها
- 16
- نویسنده موضوع
- #34
تمام آرزو ها می توانند به حقیقت بپیوندند،
اگر ما شجاعت داشته باشیم، دنبالشان برویم.
والت دیزنی
دقایق به کندی ساعت ها سپری می شد و بر دلهره ی نشسته در دل سایه فزونی می بخشید. تصاویر دردناک از بی رحمانه هایی که قاتل مقابل دیدگان او انجام داده بود پیاپی در ذهنش تکرار می شد و دلش را پر آشوب می کرد. اما در تلاش بود نگذارد این آشوب بر او چیره شود امید بهار به او بود، و امید خودش هم تنها به خدا که او را از این واقع هولناک رهایی دهد.
با انگشاتن ظریف خود به یقه ی پیراهنش چنگ زد. احساس خفگی می کرد با ترس به اطراف خود نگاه کرد درخت های در هم تابیده که سقف تناوری از شاخ و برگ ها را در بالای سرش گسترده بودند، تنه ی درختانی که فاصله ی اندکی با هم داشتند، سنگ های سختی که مأمن حیوانات و...
