10_ هه! میخواستی از زیر دست من قصر در بری؟! فکر کردی من به این راحتیا یه خیانتکار رو آزاد میکنم؟! با دستای خودت قبرتو کندی! نه نه صبر کن! بهتره بگم دستی دستی خودتو به کشتن دادی! تو که میدونی هرکی به من خ**یا*نت کنه (حتی نزدیک ترین زیر دستام) جون سالم به در نمیبره؟!
و در حالی که دارم با یه ژست خاص دور اون صندلیکه اون خیانتکار بی وجدان جاسوس احمق...اهم اهم...یکم جو گیر شدم...میچرخم، یهو برمیگردم و کلتمو میگیرم سمتشو میگم:
- و این است سزای خطاکاران!
و بومممممممممم....میکشمش و با یه پوزخند محو صحنه رو ترک میکنم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.